سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کفرو هنر

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/7/15:: 7:17 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

به افرادی می نگری که بسیار موجه می نمودند و حالا دلت نسبت بدانها چرکین شده است.

یکی میر است و دیگری  عشق علیه السلام را می نویسد ، یکی جنگ می سرود و دیگری از نگاه پروانه می نوشت و... وجه مشترک همه شان هنر است و باز برای چندین و چندمین بار به خود هنر ظنین می شوی که این لامروت حتما" یک «چیزی» دارد که اهلش را اگر نه همواره؛ در برهه ای شاید حساس از «راه» بدر می کند!

هنر ارتباط می یابد با هنرمند یعنی چیزی که مایه مباهات و افتراق و فخر و افتخار هنرمند و بچه اوست، مال اوست، مخلوق اوست و هرچه این بچه متمایز تر، فاخر تر؛ مشهور تر؛ والدش فربه تر و راضی تر.

 شاید آنچه پاشنه آشیل هنر مند است و مایه تحذیر «همه» گان از دست بردن به این «ابزار»؛ همین است. یعنی مایه ی متمایز شدن هنرمند از «دیگر»ان، یعنی فاصله دار تر شدن «منِ» هنرمند از «ما» ی انسانی و «هو»ی ازل و ابدی.

در مکتب تربیتی اسلام همه بزرگان بر «ترک من» و «منیت» تاکید کرده اند و غایت (یا شاید یکی از غایت های) منزل انسان را ترک منیت و مقیم شدن در «فنا» و نیستی یی هست آفرین دانسته اند.

حال هنری که «منِ» فرد را تقویت می کند و بر فرعونیت او می افزاید گناه محسوب می شود؛ چراکه راهی بر خلاف عبادات می نمایاند و هرچه هنر فاخر تر و بزرگ تر گناه بزرگ تر و عمیق تر!

این چنین است که هنری هنر است که خود هنرمند را و کسانی که این هنر را مصرف می کنند، بسوی ترک منیت ببرد و شاید این چنین بود که حضرت روح الله (ره) فرمود هنر مردان خدا شهادت است که ترک یکباره همه منیت هاست. (شهادت هنر مردان خداست)

شاید این چنین دریابیم رمز درغلطیدن بسیاری از مشهورْصاحبان هنر را در دامان کفار؛ چرا که کفر همان مطلقِ منیت است بی هیچ نوری از «هو»یت!





بازدید امروز: 12 ، بازدید دیروز: 10 ، کل بازدیدها: 936146
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ