سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قرار بعدی کجاست؟

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/2/8:: 7:34 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

جالب است قضیه! با تهیه کنندگان سی دی ظهور بسیار نزدیک است انگونه برخورد شد؛ که شد.

همین رسانه های جنجال درست کن (که از هر چیزی جنجالی می سازند تا نان شان آجر نشود) علیه آن تبلیغ کردند. اما امروز می بینیم همان حرف های سی دی را می گویند. این را از رجا نیوز کپی پیست کرده ام:

 ttp://www.rajanews.com/Detail.asp?id=23153

قرار بعدی را در قدس می گذاریم

 

جعفر فرجی

 

 

 

برداشت اول: قدس کلید رمز آلود فرج

امروز همه‏ى دنیاى اسلام باید قضیه‏ى فلسطین را قضیه‏ى خود بداند؛

این، کلید رمزآلودى است که درهاى فرج را به روى امت اسلامى مى‏گشاید.

(بیانات مقام معظم رهبری در سومین کنفرانس بین المللی قدس)

 

 

 

برداشت دوم: 3 سؤال کلیدی

1- چرا دنیا و تمدن لیبرالی علی رغم وابستگی شدید خود به افکار عمومی و داشتن چهره ای مثبت برای پیشبرد اهداف خود، برای رژیم اسرائیل حاضر است این میزان هزینه نماید و پای همه جنایت ها و فجایع و.. این رژیم ایستاده تا آنجا که تمام حیثیت و فلسفه وجودی خود را قربانی این رژیم نموده است؟

2- چرا همه نگاه ها و توجه ها و بیش از 90 درصد اخبار دنیا و فعل و انفعالات عالم در نیم قرن اخیر به خاورمیانه و به خصوص فلسطین دوخته شده است؟ راز اهمیت قدس در چیست؟

3- راز اینهمه اتحاد و همدستی در دشمنی و کینه توزی کشورهای غربی و عربی و... علیه انقلاب اسلامی و محبین آن به چه باز می گردد؟

 

 

 

برداشت سوم: قدس از نگاه مکتب صهیونیست های مسیحی

یهودیان از نیمه های قرن گذشته توانسته اند عده ای از مسیحییان را به یک نقطه مهم مشترک در مفاهیم دینی، با خود برسانند. ظهور مجدد عیسی (ع) که تصور آن آتش به دل پیروان و شیفتگان او و هر انسان آزادیخواه و صلح طلب و با مهر و محبتی می زند با تفکر یهودی ظهور فردی به نام مسیح در آخرالزمان به عنوان منجی نهایی یهودیان و سروری بخش آنان در عالم، یکی خوانده شد و این نقطه ای بود برای نزدیک نمودن پیروان مسیح به خود و همدل نمودن آنان در انجام مقدمات ظهور او.

اما طبق اوراد دینی یهود بایستی برای ظهور مسیح دو اتفاق صورت پذیرد:

1- گرد هم آمدن یهودیان در ارض موعود و تشکیل حکومتی به پایتختی قدس شریف

2- تخریب مسجد بیت المقدس و تاسیس معبد سلیمان

مسیحییان بشارت داده می شوند که پس از حدوث این دو اتفاق علی رغم لزوم تحمل تمام سختیها و فشارها، مسیح به فاصله کوتاهی پس از آن ظهور خواهد نمود. امروزه وجود اسرائیل و حمایت از آن در میان سیاست مداران دنیای غرب، صورت یک مفهوم قدسی و آرمانی را بخود گرفته است. در این قسمت تنها به نقل دو جمله از سکاندار آینده آمریکا در این خصوص اکتفا می کنم.

"باراک اوباما": امنیت اسرائیل برای آمریکا امری مقدس است و این کشور خود را متعهد به تامین آن به هر وسیله ای می داند. (20 سپتامبر2008 در جمع 900 خاخام یهودی)

"باراک اوباما": بیت‌المقدس متعلق به اسرائیل است و باید نام پایتخت این رژیم را به خود اختصاص دهد.(ژوئن 2008 در جمع لابی یهودیان ایالات متحده)

پس علی رغم همه تلاشها در ترویج فرهنگ اباحه گری و تظاهر و ادعای عدم دخالت مفاهیم دینی در سیاست در حوزه اندیشه لیبرالی، سیاستمداران غرب به شدت به مساله اسرائیل نگاهی دینی و عقیدتی داشته و در عمل خود را نسبت به آن متعهد می دانند.

 

 

 

برداشت چهارم: خاورمیانه و قدس پیش از ظهور

با نگاهی هر چند کوتاه به نشانه های ظهور در روایات و کتب دینی خود نیز پی خواهیم برد که در آن مقطع زمانی،خاورمیانه آبستن حوادث مهمی خواهد بود و عمده تحولات مهم دنیا در این منطقه رخ خواهد داد و شاید حساسیت غربی ها نسبت به این منطقه چندان هم بی دلیل نباشد.و یکی از مهمترین نبردها در آخرالزمان بر طبق کتب دینی مسلمانان توسط ایرانیان و جهت تصاحب قدس صورت خواهد گرفت.

بالاخره بیراه نخواهد بود اگر بگوییم تسلط غربی ها نسبت به احادیث و کتب دینی ما اگر از خود ما بیشتر نباشد، قطعاً کمتر نخواهد بود. برای قدرت طلبان و ظالمین، تردید در پایان عمرشان و همچنین ترس از ظهور منجی مسلمانان که مهدی(عج) خوانده می شود، باعث شده در این عرصه بسیار جدی تر از ما در عرصه سیاست بین الملل و برخلاف شعارهای مورد ادعای خود رفتار نمایند غافل از آنکه در پازل خدا در حال دوختن چشمها به لحظه برپایی نماز جماعتی هستند که امامش مهدی(عج) است و مامومش مسیح (ع).

 

 

 

برداشت پنجم: خرمشهر آمدیم، کربلا می آییم، قدس خواهیم آمد...

بر طبق روایات از سه جریان عمده پیش از ظهور که با نامهای قیامهای سید خراسانی و یمانی و خروج سفیانی نام برده می شود به طور قطع قیام سید خراسانی از ایران خواهد بود. این قیام با نامهای مختلفی خوانده شده است.

الف. طرفداران سلمان فارسى ب. اهل مشرق زمین ‌‌ج. اهل خراسان د. یاران درفشهاى سیاه ه. فارسیان و. سرخ رویان ز. فرزندان سرخ‌‌رویان ح. اهل قم ط. اهل طالقان.

- جابر از امام باقر (ع)روایت می کند: سیدی از خراسان با پرچم های سیاه قیام می کندکه در کف دست راست او خالی(خللی)است و پیشاپیش او مردی بنام شعیب بن صالح است که با لشکریان سفیانی می جنگد و آنها را شکست میدهد. (بحار الانوارج 52 ص)

- پرچم های سیاهی از خراسان به اهتراز در می آید که چیزی نمی تواند از پیشروی آنها جلوگیری به عمل آورد تا در بیت المقدس فرود آید و استقرار یابد (ملاحم و الفت ص 43 – روزگار رهایی ص 1036)

- ظاهر شدن سید خراسانی. شعیب بن صالح در ایران: روایات بیانگر آن است که این دو از یاران مهدی (عج)خواهند بود و مقارن ظهور آن حضرت ازایران ظهور خواهند کرد.و در نهضت ظهورش شرکت می کنند.سید خراسانی زمانی که رهبری ایرانیان را می پذیرد با ایجاد وحدت کلمه در صفوف نیرو ها، سردار رشید خود شعیب بن صالح را به فرماندهی نیروهای خود تعیین میکند. بدین ترتیب خراسانی و شعیب جنگ را در مرزهای ایران،عراق هدایت و اداره مینماید و نیروهای مستقر خود شام را به پیش رانده و در همان زمان،آماده پیشروی بزرگ بسوی فلسطین و قدس عزیز می شوند. (بر گرفته از کتاب عصر ظهور-علی کورانی-ص269)

 

 

 

برداشت ششم: شعیب بن صالح فاتح قدس و فرماندهی کل لشگر امام زمان

از روایات آنطور که مشخص است قدس تا پیش از ظهور در اشغال می باشد و فردی که افتخار آزادی قدس عزیز را پیدا می نماید فرمانده سید خراسانی یعنی شعیب بن صالح است. زمانیکه سید خراسانی سپاه ایرانیان را تحویل امام زمان می نماید، حضرت مهدی (عج)، شعیب بن صالح را بسمت فرماندهی کل سپاه خود منصوب می کند.

با این انتصاب به نظر می رسد شعیب بن صالح بایستی چهره ای جهانی و مورد پذیرش و محبوب همه ملت ها می باشد. راجع به ویژگیهای شعیب بن صالح داریم:

شعیب بن صالح، جوانی است نورس، زرد و گندمگون،کوسه و خفیف اللـّحیه،سفید پوش، کسی در برابرش نمی ایستد جز اینکه کشته می شود. اهل ری است. اهل یقین است و هر گاه تصمیمی بگیرد آن را تغییر نخواهد داد. اگر با کوه ها درگیر شود از بن بر می کند تا وارد سرزمین قدس شود. او پرچمدار حضرت مهدی [عجـّـل الله تعالی فرجه الشّریف] خواهد بود.

در توضیح روایات آمده "سید خراسانی" نام فردی است که همه او را به این نام می شناسند اما "شعیب بن صالح" نام مستعار این فرد است برای حفظ جان او.

 

 

 

برداشت هفتم: پیش گوییهای رهبری معظم انقلاب در کلام سید حسن نصرالله

حجت الاسلام و المسلمین آقا تهرانی و آیت الله ناصری از قول آیت الله العظمی بهجت نقل می کردند که ایشان فرموده بودند:

"تاکنون به جوانان بشارت می دادید که منتظر باشید ظهور امام زمان(عج) را خواهید دید (ظهور آنقدر نزدیک است که) به سالخوردگان نیز بشارت دهید که منتظر باشید، ظهور آقا را خواهید دید."

البته ذکر این پیشگویی ها برای فهم تکلیف و همچنین درک مسئولیت سنگین ما می باشد و بدیهی است بدون جهد و کوشش مومنین و آمادگی آنان اتفاقی در عالم صورت نخواهد گرفت. و این پیشگوییها هیچ یک به معنای قطعیت ظهور در زمان کنونی نیست.بلکه طبق تکلیفی که ائمه نموده اند شیعیان همواره بایست ظهور را نزدیک دیده و برای زمینه سازی آن تلاش کنند.

با توجه به مجموعه مطالب گفته شده، آزادی قدس همزمان با ظهور حضرت اتفاق خواهد افتاد و آزادی قدس از دید ما نیز بدان سبب اهمیت دارد که به معنای ظهور حضرت خواهد بود.

صحبت های پیش رو سخنان سیدی اصالتا یمنی است که امروز در لبنان پرچمدار نهضتی بزرگ است. این صحبت ها در جمع عده ای از طلاب قم در لبنان صورت گرفت که در تاریخ 30 مرداد 85 در بازتاب انعکاس داده شد.

سید حسن نصرالله سخنان خود را این گونه آغاز کرد: من فکر کردم چه بگویم، موضوعی که نمی‌شود با رسانه‌های گروهی طرح کنیم که مربوط به جمهوری اسلامی، امام(ره) و مقام معظم رهبری هم باشد. برگردیم به 21 سال قبل یا بیشتر، به سال پیروزی انقلاب اسلامی سال 1979. شیعیان لبنان (و اهل سنت) منفعل بودند اما توجه خوبی به امام شد و ایشان تأثیر فراوان بر ملت لبنان داشتند، اقتصادی، فرهنگی و … مخصوصاً در سطح جوانان. جزء پیشگویی‌هایشان هم هست که: «یهودیان کنار هم جمع می‌شوند و نابودی آن‌ها زمانی است که انقلابی در شرق شود و یکی از فرزندان انبیاء، هم‌نام یکی از انبیاء بنی اسرائیل قیام می‌کند.».

قضیه اول، یک روز بعد از جنگ دوم خلیج فارس در کنفرانس مادرید، عرب ها و اسرائیلی ها را جمع کردند برای صلح خاورمیانه که آقا هم یک پیام مهم علیه آن داد. همه رفته بودند، رئیس جمهور سوریه، لبنان و... پشتیبان بین‌المللی هم داشتند، مثل آمریکا و شوروی. صلح به نظر ما و همه صاحب‌نظران قطعی بود. رسیدیم خدمت آقا و گفتیم که ما تنها ماندیم. فرمودند: «درست است که همه دنیا جمع شده‌اند ولی من به شما می‌گویم صلح نخواهد شد و کنفرانس موفق نخواهد بود.» در شرایطی بود که تحلیل‌گران می‌گفتند کار تمام شد. حتی بعضی آقایان در ایران هم این نظر را داشتند. اسحاق رابین و حافظ اسد با واسطه مذاکره می‌کردند و نزدیک به توافق بودند. بعد از حدود یک ماه انتفاضه اول آغاز شد و در کمال ناباوری همگان روند صلح شکست خورد.

قضیه دوم، در مورد عقب‌نشینی اسرائیل بود. همه معتقد بودند که محال است عقب‌نشینی از مرزها آن‌هم بدون قید و شرط. رفتیم خدمت آقا؛ فرمودند: «من تحلیل شما را قبول ندارم.» ولی صریح نفرمودند. بعد از چند روز فرماندهان ما رفتند تهران خدمت آقا. عادتاً این‌ها طول عمر مسؤولیتشان دو سال بود. لذا عده‌ای از این‌ها برای جانشینی فرماندهان شهید آماده شده بودند. ابتدا فقط برای نماز از آقا اجازه گرفته بودیم. بعد درخواست دست‌بوسی کردیم. بعد خودشان فرمودند که کمی صحبت کنیم. فرمودند: «پیروزی شما خیلی نزدیک است، نزدیک‌تر از آنچه شما به ذهنتان برسد، همه شما با چشمان خود خواهید دید.» و بعد از چند روز ما دیدیم اسرائیل فرار کرد.

قضیه سوم، مساله سوریه بود. به خاطر سیستم امنیتی بسیار بسته کسی نمی داند داخل سوریه چه می‌گذرد و ما نمی‌دانستیم که بعد از مرگ حافظ اسد چه می‌شود. لذا همیشه نگران بودیم که یک مخالف سر کار بیاید. یک بار که حافظ اسد مریض شد، خدمت آقا رسیدیم و گفتیم برایش دعا کنید، فرمودند دعا می‌کنم. بعد از مدتی خوب شد. گذشت تا این که بار دیگر حافظ مریض شد. دوباره خدمت آقا رسیدیم که دعا کنید، فرمودند: «البته من دعا می کنم ولی ناراحت نباشید. چون کسی که بعد از او می‌آید برای شما خیلی بهتر خواهد بود.» وزارت خارجه و اطلاعات که هیچ CIA هم نمی دانست چه می‌شود. به هر حال حافظ فوت کرد و بشار آمد. و جداً وضع ما بعد از فوت حافظ اسد خیلی بهتر شد. به طوری که اسرائیلی‌ها می گویند، نمی‌دانیم کدام از یک از اینها از دیگری اطاعت می‌کنند؟ صمیمیت ما با سوریه، اکنون به صورتی است که هر زمان بخواهم با بشار دیدار و تبادل نظر می کنم.

و آخر اینکه، وقتی که ما در جنوب لبنان پیروز شدیم. خدمت آقا رسیدیم و من با تأسف و ناامیدی گفتم: «حضرت آقا هجده سال طول کشید تا حزب‌الله جنوب لبنان را آزاد کرد، فلسطین چقدر طول خواهد کشید؟!» آقا فرمودند: «حالا که پرسیدید می‌گویم که اعتقاد دارم آزادی قدس کمتر از آن طول می‌کشد.»

این‏که مى‏بینید جنجال علیه جمهورى اسلامى زیاد است، دلیل اقتدار ماست. امام (رضوان‏اللَّه‏علیه) یک وقت فرموده بودند اگر جمهورى اسلامى چیزى نیست، چرا این‏قدر علیه آن صف‏آرایى مى‏کنند؟ اگر اهمیتى ندارد، چرا براى مقابله‏ى با آن، این‏قدر خودکشان مى‏کنند؟

 

 

 

برداشت آخر: خاطره ای از دکتر احمدی نژاد

هنوز نظرسنجی ها عدد 2 درصد را نشان می دادند. مضطرب بودم و نگران. آقای احمدی نژاد گفتند که فلان روز بعد پاستور می بینمت. با یقین می گفت و نسبت به حرف خود شکی نداشت مثل همیشه...

انتخابات تمام شد. او را دیدم.

گفت یادت می آید با هم پاستور قرار گذاشتیم.گفتم مثل یک رویا بود.

گفت قرار بعدی را بگذاریم. گفتم ما پای کاریم ان شاءالله.

گفت ان شاءالله توی قدس همدیگر را خواهیم دید. دست داد ولی دستم شل شده بود محکم گرفت و گفت: "مطمئن باش آن روز را خواهیم دید."





بازدید امروز: 15 ، بازدید دیروز: 86 ، کل بازدیدها: 936276
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ