زنده تر از تو کسي نيست چرا گريه کنيم؟
مرگمان باد و مباد آن که تو را گريه کنيم
هفت پشت عطش از نام ذلالت لرزيد
ما که باشيم که در سوگ شما گريه کنيم؟
رفتنت آينه ي آمدنت بود ، ببخش
شب ميلاد تو تلخ است که ما گريه کنيم؟
ما به جسم شهدا گريه نکرديم،مگر
مي توانيم به جان شهدا گريه کنيم؟
گوش جان باز به فتواي تو داريم ، بگو
با چنين حال بميريم و يا گريه کنيم؟
اي تو با لهجه ي خورشيد سراينده ي ما
ما تو را با چه زباني به خدا گريه کنيم؟
آسمانا!همه ابريم،گره خورده به هم
سر به دامان کدام عقده گشا گريه کنيم؟
باغبانا!ز تو و چشم تو آموخته ايم
که به جان تشنگيِ باغچه ها گريه کنيم.