با سلام
سالهاي كودكي ما كارتوني ژخش مي شد كه شايدخيلي از شماآنرابه ياد داشته باشيد. قصه آن ماجراي سنجابي بهنام بنر بود كه از روستا به جنگل آمد تا در ميان حيوانات جنگلي زندگي در آن ميان سنجابي بود كه هميشه آهنگ مخال مي زد و مي گفت من مخالفم حتي وقتي كه اگر به نفع او سخن مي گفتنند برخي در جامعه ما هم نقش آن سنجاب را دارند و هميشه مي گويند من مخالفم حتي اگر به نفعشان باشد چون اين حرف از حريف است نه از خودشان.