سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تروریسم، واقعیت یا کلاهبرداری جهانی (قسمت دوم)

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/13:: 6:34 صبح

به نام او

 بخش دوم

آیا چیزی با هویتی واقعی به نام تروریسم وجود دارد؟ هویّتی یکپارچه و جهانی که بتوان علیه آن لشکر کشی کرد؟ آیا تروریسم دارای تشکیلات و سازمان و شبکه ای منسجم در کل جهان است؟ آیا القاعده وجود خارجی دارد؟ اگر دارد آیا به همان گستردگی است که گفته می شود؟ آیا افرادی به نامهای بن لادن، ایمن الظواهری و ... وجود دارند و یا کسانی به نامهای ملا عمر و الزرقاوی وجود داشتند که کشته شده باشند؟ اگر چنین افرادی هستند یا بوده اند، آیا همه آن کار هایی که به آنها نسبت داده می شود را انجام داده اند یا توان انجام دادنش را داشته اند؟ آیا القاعده همزمان در نیویورک، لندن، توکیو، پاریس، بغدادو دیگر شهر های عراق، پاکستان، الجزایر، عربستان، سودان، چچن، روسیه، گرجستان، هند، فلسطین، لبنان و ... نماینده دارد و فعال است؟ آیا القاعده متشکل از سنی ها، شیعه ها، بودایی ها، لائیک ها و ... است؟ با توجه به اینکه معلوم شده است بن لادن یعنی ظاهرا مغز متفکر مادی و معنوی این تشکیلات عظیم دارای روابط خانوادگی و مالی با بوش و دیگر سران آمریکا بوده است و اکنون نیز هست، بودن پرچم مبارزه با همان تشکیلات به دست بوش و سران آمریکا چه معنی خاصی می دهد؟

11 سپتامبر بزرگترین و افتخار آمیز ترین عملیات القاعده به زعم خودشان بوده است و بزرگترین بهانه مبارزه با تروریسم؛ اکنون واقعیات زیادی از این واقعه معلوم شده است که داستان اولیه را کاملا بی اعتبار کرده است و نشان داده است که اگر پذیرفتن مسئولین این واقعه از جانب القاعده درست باشد آنها نیز جزو دروغ گویان طراح آن بوده اند که هستند.

همه این سوالات و هزاران سوال از این دست در برابر ادبیات به کار گرفته شده در نشخوارهای سیاسیون غربی باید ما را در به کار گیری لغات و نحوه چیدن کلمات حساس کند. اگر ما حتی در مقام مبارزه با سلطه از ادبیات آنها و فرمولهای آنها و تاریخ سازیهای دروغ انها استفاده کنیم چیز زیادی به چنگ نخواهیم آورد. ما باید روشهای گفتاری و روشهای کرداری  و روشهای فکری مان را عوض کنیم، اصیل کنیم. چیزی که مال خودمان باشد. عاریه ای نباشد. دنبال شیک حرف زدن نباشیم. نخواهیم با لغات قلمبه ای که آنها ساخته اند خودشان را محکوم کنیم. و به نظرم احمدی نژاد دارد همین کار را می کند. بومی حرف می زند.  ساده و منطقی. منطقی که بسیار نزدیک به فطرت است به طبیعت است، چیزی که همه بشر آنرا هم جنس درونشان حس می کنند. این، شیطانها را، لغت بازان را، سلطه طلبان را گیج می کند. کاری که امام می کرد. صادق و ساده حرف می زد و غربی ها با منطق شیطانی خودشان تفسیرش می کردند، گیج می شدند و اشتباه می کردند.

می گویند شب هجرتِ پیامبر از مکه به مدینه ابوذر پیامبر را داخل پارچه یا گونی گذاشته بود و کول کرده بود تا از محاصره دشمنان عبور دهد. به نگهبانان که رسیدند آنها از ابوذر پرسیدند چی در کیسه ات داری؟ گفت: پیامبر را. و آنها خندیدند و اجازه عبور دادند!  ... ادامه دارد

 





بازدید امروز: 179 ، بازدید دیروز: 112 ، کل بازدیدها: 937636
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ