سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.

ارسال شده توسط در 88/7/21:: 12:9 عصر

قضاوت

1-خدارحمت کند دوست عزیزوروحانی بزرگواری  که خیلی هم به ایشان ارادت داشته ام
وقتی صحبتش به غرب می رسید ماجرای مردی آلمانی راتعریف می کرد که بعداز بیست سال جدایی وقتی شنیده پدرش درحال مرگ است رفته پیشش برای اینکه چشم هایش را برای پیوند بفروشد...
وبعدش هم یک ربعی راجع به افول انسانیت وشرافت وتمدن وغیره درغرب تعریف می کرد .

2-یاد قسمتی از کتاب "خاطرات مستر همفر"جاسوس انگلیس درسرزمین های اسلامی درحدود 250 سال پیش افتادم که او نیز به زعم خودش درقسمتی از خاطراتش (ص30) اوضاع شیعه را اینگونه توصیف می کند:
"من،درکسوت یک بازرگان از مردم بربر به نجف رفتم.دراین شهرباع.لمای شیعه آشناشدم ومراوده" باآنان راتوسعه دادم.درمجالس درس ومباحثه حاضر می شدم وچه بسیار که فضای آن محافل مرادرخود می گرفت وازآن مهم تر درغالب آن حوزه ها،صفای دل وپاکی ضمیر حکومت می کرد.ع.المان شیعه را بسیار پاک دامن وپرهیزگاریافتم ،اما متاسفانه روح تجدد خواهی وهماهنگی باتحولات زمان درآن ها مشهود نبودوتحولات عالم هیچ تغییری درافکارشان پدید نیاورده بود.
 ...اقتصادعقب مانده ،عامل بیماری،فقر،بی سوادی وهرج ومرج،همه راگرفته بود....هیچ گونه همکاری وتفاهمی وجودنداشت.ع.لمای دین چنان سرگرم مسایل الهی بودند که زندگی این دنیا رابه کلی ازیادبرده بودند...." 

3-غرض اینکه وقتی می خواهیم راجع به موضوعی "تحقیق"کنیم یعنی حقیقت رابیابیم زاویه ونوع نگاه ما
 چقدر موثر درنتیجه گیری می تواند باشد وچه آسان است یک نفره رفتن به قاضی وبرگشتن راضی!

پ.ن:ببخشیدکه کمی آشفته نوشتم .البته نگران نباشین .پستای احتمالی بعدی ممکنه ازینم بدتر باشن. کلا نوشتنم اینجوریه !





بازدید امروز: 28 ، بازدید دیروز: 45 ، کل بازدیدها: 937103
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ