• وبلاگ : جلوه
  • يادداشت : لحظه اي با يك پير (داستان) قسمت اول
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام. صبح عالي متعالي.

    شما رو آقا عليرضا دوست بسيار خوب و عزيزم با پيام كوتاه بهم معرفي كرد. ديروز زنگ زدم ببينم خودشونن؟ چون نمي دونستم يعني مطمئن نبودم خودشون باشن. موبايشو جا گذاشته بود خونه. يه بار اومدم ديدم شما محمد علي هستين و مشخصاتي كه خوندم با رفيقم متفاوت بود. فقط فاميلتون يكيه. هر چي فكر كردم عليرضا يادم نمي آد بهم راجع به شما چيزي گفته باشه. گفتم شايد برادر ايشونيد. به هر حال از اونجا كه هر چي از زمان دبيرستان آقا عليرضا بهم مي گفت با كله مي دويدم و مي پذيرفتم اومدم ببينم ويرولوجيست چيه؟ ...

    پاسخ

    سلام. از آشنايي با شما خوشحالم. من احتمالا! پسر عموي آقا عليرضا هستم!.