سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دعاهای یک پیرمرد

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/7/1:: 6:35 عصر

به نام خدا

 

در گوشه ای، پیرمردی دعا می کرد.

برای جهان که خداوند از ظلمت به سوی نور هجرت دهد

برای بشر که خداوند از بیت نفس به سوی خودش و رسولش هجرتش دهد

برای اسلام که نامش بلند شود

برای رزمندگان مسلمان که پیروز شوند

برای ایران که نام امام زمان را در جهان بگستراند

برای جوانان ایران که در میادین علمی موفق شوند

برای کشور که به پیش بتازد

برای...

وقتی تکانه های بیدار شدن جهان به وضوح احساس می شود

وقتی بشر دارد از نفسانیت بیزار می شود

وقتی پر رونق ترین و زنده ترین دین امروز دنیا اسلام است

وقتی رزمندگان مسلمان شیعه با نام خدا و شهادت جبهه متحد جهانخواری و شیطانی را به شکستی مفتضحانه می کشاند

وقتی نام امام زمان و فلسفه انتظار از زبان رئیس جمهور شجاع و متواضع ایران در سازمان ملل که لاشخوار ها لانه امن خود می پنداشتند طنین می افکند و شیطان بزرگ رسما و بارها در آن سازمان لقب شیطان می گیرد

وقتی دستان جوانان شیعه ایرانی اتم را تسخیر می کند

وقتی راز های ژنتیک، این الفبای کالبد حیات یکی یکی مسخّر بچه مسلمان های کم ادعا می گردد

وقتی پشت لاشخوار ها از توان نظامی ایران می لرزد و پر های نداشته شان می ریزد

 

              پیرمرد سالهاست که نیست تا لبخندی محجوب بزند و بگوید:

من بر دست و بازوی شما    بوسه میزنم و به این بوسه افتخار می کنم

پیرمرد نمانده است تا اجابت دعاهایش را نظاره کند

اما او نیازی به ماندن نداشت

او همان زمان به اجابت دعاهایش ایمان داشت

او خودش اجابت دعا بود

او خودش دعای مستجاب بود

او خودش دعا بود   

 





بازدید امروز: 433 ، بازدید دیروز: 31 ، کل بازدیدها: 949481
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ