خسته (شعر)
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 86/12/1:: 6:3 صبحبسم الله الرحمن الرحیم
خسته راه درازیم و توان در ما نیست
چون کویریم ونم از اشک روان در ما نیست
در جوانی به دو صد حیله گرفتار شدیم
خِـــــــــــرَد پیری و نیروی جوان در ما نیست
آنچنان بر تشک راحت عادت خوابیم
که گرفتار حصــــــــــــاریم و فغان در ما نیست
من به دنبال معمای غریبی هســـــتم
که: جهان در دل ما هست و جهان در ما نیست
بخش پایانی و طولانیِ شعرم مخفی ست
ز چــــه رو دغدغـــه بخش نهـــــان در ما نیست