تسلیم (شعر)
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 87/4/16:: 6:9 صبحبسم الله الرحمن الرحیم
بالاست دست هایم، تسلیمِ تسلیمم
گم شد هدف هایم، برگشت تصمیمم
می خواهی ام یک روز، یک روز می آیم
آن روز گم است افسوس!پاره است تقویمم
بخشنده بود درمان، صد حیف اما من
زخمی ناسورم، بیهوده ست ترمیمم
مخلوطی ام از تو، از نیستی ...عدم
خالص کنم آخر، بنما تقسیمم
مُردم سالها پیش، هنگامه خلقت
از یاد رفت انگار، اعلام ترحیمم
حد و حدود من، معلوم نیست اصلا
بردار مداد و کن، باز هم ترسیمم
کلمات کلیدی :
نظر