قصة آن دست خالی
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/3/19:: 7:22 عصربسم الله الرحمن الرحیم
قصة آن دست خالی، آن یل تنها چه بود؟
انتظار چشم و گوش و حنجره از ماچه بود؟
گفتگو باز از علی بود؟ عدل و غوغا و خروج؟
قصة طوفان و امواج و کف دریا چه بود؟
گفته اند که: این مبادا، آن نباشد، این بد است
این همه تا لا الاهست، قسمت الا چه بود؟
من چنین بودم چنان بودم، نماد انقلاب
آفرین که آنچنان بودی، ولی «حالا» چه بود؟
من کسی دیدم، برای شوکت مردی غریب
جام چشمش نیمه شب پیش خدا دریاچه بود
کلمات کلیدی :
نظر