کاخ سبز اموی و استفاده ابزاری از مقدسات
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/9/26:: 8:32 صبحبسم الله الرحمن الرحیم
کاخ سبز اموی و استفاده ابزاری از مقدسات
انسان دیروز همین انسان امروز است با همان دروغ ها، با همان حیله و نیرنگ ها، با همان خوبی ها و بدی ها. تاریخ؛قسمت بدرد بخورش همین همانندی خصایص انسان است ورای تغییرات اعصار و قرون.
معاویه پس از رسول الله اعظم همه پوسته اسلام و مقدسات آنرا گرفت و خود را با آنها آراست تا بتواند در مقابل اسلام زنده، اسلام محرک و اسلام تاثیر گذار بایستد. با همین استفاده ابزاری از مقدسات توانست در برابر قرآن زنده علم جنگ بر افروزد و قرآنِ بر روی کاغذ و زبان را بر قرآن حاضر در میان جامعه تحمیل کند. معاویه دم از پیامبر می زد و خود را از یاران ایشان معرفی می کرد و دم از آرمانهای پیامبر می زد و در عین حال بزرگترین دستور پیامبر یعنی نظام ولاییِ حضرت امیر را تضعبف می کرد.
بر روی تریبون ها در رثای پیامبر چنان گریه می کرد که اشک از ریشش می چکید و در همان حال عده ای را اجیر می کرد تا علی جانشین پیامبر و مقام ولایت را با انواع شایعه ها و تهمت ها تخریب کنند به طوری که حتی در اهل نماز بودن حضرت امیر نیز تشکیک می کردند. خود را پیرو واقعی پیامبر معرفی میکرد و امیر المومنین می نامید و در عین حال با طراحی سناریو های گوناگون و پیچیده درذهن نسل جوان و نوجوان نسبت حضرت ولایت عقده و کینه ایجاد می نمود.
کاخ سبز معاویه کار را بدانجا رسانید که کار حکومت را از دست نظام ولایی خارج نمود و در نهایت پس از آنکه همه سنگر ها را فتح شده دید یزید علیه اللعنه در حالی که خود را امیر المومنین می نامید علنا فسق و فجور می کرد. اینگونه شد که کار ولایت به عاشورا و حرکت عاشورایی رسید.
آیا ما با این همه تجربه تاریخی باز هم باید بایستیم تا تاریخ تکرار شود؟ آیا نباید جلوی سبز شدن قارچ گونه کاخ های سبز اموی را بگیریم؟ آیا باید بگذاریم تا نوبت به عاشورا برسد؟ آیا باید در امتحان عاشورا امتحان شویم؟ آیا بهتر نیست در همین جمل و نهروان و صفین به کمک ولایت بشتابیم؟
و البته همه این سوالات از جنس انذار های به خویش است و گرنه جامعه ما نشان داده است که نمی گذارد حتی کار به جمل و نهروان و صفین بکشد، چه برسد به عاشورا.