دلار ها و انسان
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/8/7:: 5:50 عصربه نام او
(جدیدا مطالبی از روژه گارودی خواندم که حیفم آمد قسمت هایی که به نظرم جالب می آید را متذکر نشوم. ابتدا می خواستم یک شعر بسیاز زیبا که در انتهای کتاب «آمریکا پیشتاز انحطاط» گذاشته است را بیاورم اما با توجه به اوضاع جهانی و بحث داغ تهدید های آمریکا مطلب زیر که طنز تلخی از سیاست های جهانی آمریکا و در کل غرب صنعتی است را به روز تر دیدم.)
دلار ها و انسان
نوشته آناتول فرانس به روایت روژه گارودی در کتاب «آمریکا پیشتاز انحطاط»
(محیط گزارش: گنگره آمریکا)
- جنگ برای گشایش بازار های زلاند سوم با تامین رضایت خاطر ایالات متحده به پایان رسیده، پیشنهاد می کنم صورت حساب هایش به کمیسیون دارایی فرستاده شود...
- مخالفی وجود ندارد؟
- پیشنهاد تصویب شد.
پروفسور اوبنویل پرسید: درست شنیدم؟ بله؟ شما ملت صنعتی، در تمام این جنگ ها شرکت کرده اید؟!
مترجم جواب داد: بدون شک؛ اینها جنگ های صنعتی اند. اقوامی که تجارت و صنعت ندارند مجبور نیستند جنگ کنند؛ ولی قوم تجارت پیشه، مطیع و منقاد سیاست فتح و تسخیر است. تعداد جنگ های ما لزوما با فعالیت های تولیدیمان افزایش می یابد؛ به محض اینکه یکی از مشخصه های صنعت ما در وضعی قرار گیرد که نتواند محصولات خود را به سهولت بفروشد، باید جنگ جدیدی ، بازار های فروش تازه ای به رویش بگشاید. به این ترتیب بود که امسال یک جنگ پنبه داشتیم. در زلاند سوم، دو سوم ساکنان را کشتیم تا بقیه را مجبور کنیم که از ما چتر و بند شلوار بخرند.
در این هنگام مرد فربهی که در وسط مجلس نشسته بود پشت میز خطابه رفت و گفت: تقاضای اعلام جنگ به دولت جمهوری زمرد می کنم، زیرا در زمینه ژامبون و سوسیس در تمام بازار های دنیا، گستاخانه با گوشت خوک ما به رقابت پرداخته است.
دکتر اوبنویل پرسید: این نماینده مجلس چه کسی است؟
- خوک فروش است.
رئیس گفت: کسی مخالف نیست؟ در مورد پیشنهاد رای می گیریم.
با بلند شدن دست اکثریت قاطع، پیشنهاد جنگ با جمهوری طمرد به تصویب رسید.
اوبنویل به مترجم گفت: چطور؟ به این سرعت و با این بی اعتنایی به جنگ رأی دادید؟
- اوه! جنگ بی اهمیتی است و حد اکثر هشت میلیون دلار خرج بر می دارد!
- آدمها چه؟...
- آدمها هم جزو هشت میلیون دلار منظور شده اند.