داستانک: سنگ محک
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/4/8:: 7:39 صبحبسم الله الرحمن الرحیم
داستانک: سنگ محک
عده ای خود را خالص می دانستند، 24 عیار و بقیه را به سیری نزولی عیار می دادند: 18، 16، 14 و...
می رسید به عده کثیری که اصلا طلا نبودند؛ هرچه بودند بودند ولی طلا نبودند. البته در میان عیار های پایین هم بودند بسیاری که عیار خود را قبول نداشتند و خود را بالای 18 می دانستند و بیست و چهارعیاری ها را اصلا مطلا می نامیدند.
این بازار گرم بود تا اینکه کسی آمد، کسی که هرکه به پستش می خورد عیارش لو می رفت.
اوووه! معلوم شد بسیاری از بیست و چهار عیاری ها اصولا طلا نبوده اند و بسیاری دیگر عیارشان پایین تر از ادعایشان بوده است.
کم کم از هر گوشه صدایی برخاست:
- این خودش عیارش چند است؟
- ما مطمئنیم عیارش بالا نیست.
- می گویند عیارش پایین است.
- ما تحقیق کرده ایم، او اصلا طلا نیست.
... و راست می گفتند، او طلا نبود؛ سنگ محک بود. سنگ محکی که دست مطلا ها را رو کرده بود.