و اما رجعت
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 91/12/20:: 9:19 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم
و اما رجعت!
روزهای عجیبی است، از حسین درخشان که تمام راههای غلط را تا خود تل آویو پیموده است؛ تا جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه سرگرم نصیحت مشفقانه احمدی نژاد اند. بهانه زیاد است و جدیدترین اش: رجعت هوگو چاوز! (قصدم سیاسی نویسی در این وبلاگ نیست که این وبلاگ؛ فرهنگی ادبی اجتماعی است)
گفتار و کردار دکتر اگر هیچ سودی نداشته باشد؛ یک سری واژه ها را از مهجوریت در می آورد مثل؛ ظهور، انسان کامل، امام زمان، عدالت، و جدیدا: رجعت
من خودم اولین بار دانشگاه بود که با مفهوم رجعت آشنا شدم. البته بعد از بحث مفصلی که با یکی از همکلاسی های مؤمنم در انکار آن داشتم! بعد پیرامونش مطالعاتی کردم و دیدم از اصول اعتقادی و بلاشک شیعه است و البته بسیار مهجور و بایکوت شده.
اگر در فلسفه و کارکرد رجعت بیندیشیم و آنرا بطور کامل باز کنیم، شاید دیدمان از خلقت و جهان و دریافت مان از قوانین حاکم بر جهان دگرگون شود که قطعا خواهد شد.
اصول فیزیکی حاکم بر جهان توسط سیستم غربزده علمی- آموزشی؛ آنچنان در مغز های ما غیر قابل تغییر شناسانده شده است که هرگونه نقض این قوانین بعید به نظر می رسد و مخالفت شدید آنروزهای من با رجعت در بحثی که با دوست سالهای دانشجویی ام داشتم هم از همین باور به خشک و غیر قابل تغییر بودن قوانین فیزیکی جهان بود. در باور نیوتنی ما مرگ یعنی از کار افتادن جسم و سپس فروپاشیدن جسم و رفتن یکطرفه روح به جهان دیگر که تا قیامت (تحت شرایط ویژه ای که دیگر این قوانین فیزیک از بین رفته است) بر نخواهد گشت.
اما رجعت، فاصله مرگ و زندگی را کم می کند؛ رابطه شان را رابطه ای زنده و دائم معرفی می کند که تابع یک سری قوانین خواصی است که فعلا ما نمی شناسیم و با آمدن حضرت امام زمان عج توضیح داده می شود و آن زمان دیگر برای ما «بعید» نخواهد بود.
*****
رجعت در ویکی پدیا: لینک و اعتقاد مسیحیان و یهود به رجعت
رجعت: یک مقاله در سایت حوزه که مشابهت زیادی با همان بالایی دارد