سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آفات تهران:3- مصرف تولیدات خارجی

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 91/3/4:: 9:26 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

آفات تهران:

3- مصرف تولیدات خارجی

در ادامه بحث آفات تهران که گفتیم مستقیم و غیر مستقیم بر سرنوشت کل ایران اسلامی تأثیر می گذارد، به نکته دیگری می رسیم که با رهنمود مقام معظم رهبری در سال جدید ارتباط دارد:

تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی

در فرهنگ تهرانی شاید به دلیل آنکه قسمت اعظم درآمد کشور را تهرانی ها از آن خود می کنند (کارخانه دار های بزرگ، وارد کنندگان و صادر کنندگان اصلی، وزرا، وکلا، مدیران اعظم، تولید کنندگان بزرگ، خانواده های سرمایه دار عمدتا در تهران اند)؛ مصرف جایگاه ویژه ای دارد و نوع مصرف جایگاه ویژه تر.

مهم نیست آنچه می خری چیست و چه کاربردی دارد، مهم آن است که چه برندی و «مارک» ی دارد و یا به اصطلاح «مارک» هست یا نه.

انگار مارک دار بودن ِ«مصرف» فرد خود وی را مارک دار می کند و به وی هویت می بخشد. هویت به چه معنی؟ به این معنی که وی هم از طبقه بالا و با کلاس و پر درآمد جامعه است و به او احساس رضایت درونی می دهد. 

در این میان «کنترل» این فرهنگ و درمان آن کاری دشوار و زمان بر است. رسانه ای که نقش اساسی در درمان این فرهنگ دارد همه می دانیم: صدا و سیماست و شبکه تهران به عنوان شبکه مخصوص تهرانی ها.

البته در مرحله اول باید برنامه ریزان صدا وسیما جوری برنامه ریزی کنند که بر آتش این فرهنگ غلط ندمند! تا درمرحله بعد عده ای بیندیشند که چگونه برنامه هایی باید ساخته شود که جنبه درمانی داشته باشد.

بقیه فعالان عرصه فرهنگ و هویت هم که بعید است کسی رسالت خود را در این امر نداند و بقول حضرت بهجت (ره) هرکس به آنچه می داند عمل کند. از جمله می توان به نقش خطیبان مذهبی در تبیین این قضیه اشاره کرد که اکنون با فتوای مقام معظم رهبری مصرف کالای خارجی همانند هر امر خلاف فتوای مراجع گناه محسوب می شود و اگر این برای جامعه جا بیفتد که مراجع حکم شان چیست جامعه مذهبی ما بسرعت اجابت خواهد کرد.


آفات تهران:2- دین نسبی، نؤمن ببعض و نکفر ببعض

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/10:: 5:48 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

آفات تهران:2- دین نسبی، نؤمن ببعض و نکفر ببعض*

از دیگر آفت های تهران دین نسبی است. این مقوله را با نامهای مختلف شنیده ایم و آه و واویلاهای بسیار درباره شقوق مختلف آن بگوشمان خورده است مثل: بدحجابی، لاابالی گری، بد اخلاقی و...

ایام عزاداری که می شود نقد های دوستان مذهبی در وبلاگ هایشان را حتما دیده اید که عزاداری توام با مزاحمت ها و بی اعتنایی به واجبات مثل نماز و ... را مورد نقد قرار می دهند. یا کسانی را می شنوی که نماز نمی خوانند ولی ایام محرم خرج های سنگین می دهند. کسانی در ایام سال گران فروشی و هزار خلاف دیگر می کنند ایام محرم غذای مجانی می دهند. یا برعکس طرف بد حجاب یا بی حجاب است، بی مبالات است ولی روزه می گیرد. تا دیروز موسیقی های حرام گوش می داده از امروز اول محرم مداحی و نوحه های «توپس توپس» گوش می دهد. یک سمت اتاقش عکس فلان زن عریان است و آن طرف اتاقش تمثال حضرت علی (ع). دنباله رو ماهواره و گوش به دهان اجانب است ولی خطبه عقد عروسش را باید فلان آقا بخواند و در گوش بچه یا نوه اش باید فلان آیت الله اذان بگوید. حق و ناحق می کند اما یقه پیراهنش آنقدر چفت است که دارد خفه اش می کند. در صدر و ذیل نامه اداری حدیث و روایت می نویسد و هزار تقبل الله خدماتکم و خدماتنا و التماس دعای خیر، و در کردار روی هر نامسلمانی را سفید می کند.  اینها در عیار های پایین است. در درجات بالاتر اشخاصی همه نشانه های ایمان را دارد ولی با ولایت مشکل دارد. با جمهوری اسلامی به منزله تنها حکومت برخاسته از همان دینی که وی مومن به آن است مشکل دارد. یا با این هم مشکل ندارد با بخشی از نظام مشکل دارد با عدالت مشکل دارد.

اینها همه برخاسته از همان نسبی گرایی در دین است، بددینی است، نؤمن  ببعض و نکفر ببعض است. این معضل البته در همه جا یافت می شود اما در شهر های مدرن زده بیشتر است و در تهران از همه بیشتر.

*: این آفت را باید دیرتر می پرداختم ولی به تناسب با ماه رمضان الان مورد اشاره قرار دادم.


آفات تهران

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/6:: 4:28 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

چون روباهی که بچه اش را به دندان می گیرد از تهران فرار کن!  

آفات تهران:1-دروغ

ما که از شهرستان به تهران آمده ایم (از بد حادثه) بهتر می توانیم این شهر را با دیگر شهر ها مقایسه و نقد کنیم.

برخلاف تبلیغ شهرداری که تهران را شهر اخلاق می نامد موارد غیر اخلاقی زیادی گریبان تهران و تهرانیان را گرفته است که متاسفانه ارتباط مستقیم با سرنوشت کل ایران حتی روستائیان ساده دل نقاط دورافتاده آن دارد. علت؟ علت ارتباط؟ اولا اینکه غالب تصمیم گیرندگان سرنوشت ایرانیان ساکن تهران اند و آلوده به همین آفات تهران. درثانی تمامی (بدون اغراق) رسانه های ایران دیداری و شنیداری در دست تهرانیان آفت زده است و روز و شب فرهنگ و رسوم خود را در مغز تمام ایرانیان حکاکی می کنند.

اولین آفت اخلاقی تهرانیان دروغ است. من در هیچ شهری به اندازه تهران دروغ را رایج ندیده ام. در اینجا دروغ به عناوین مختلف تطهیر می شود و شده است. پیچاندن، خالی بستن، راست و ریز کردن و... عناوین محترمانه همان دروغ گفتن اند. در اینجا هرکه دروغ گو تر، تیز تر، باهوش تر و هرکه راست گو تر، جوات تر و خنگ تر.

دروغ لازمه گفتگو ها و دوستی ها و دشمنی هاست. اینجا دروغ دیگر امری قابل قبول است. وقتی به دروغگویی دوستت پی می بری آنرا به حساب سیاست ورزی اش می گذاری و چه بسا بر این توانایی اش غبطه می خوری!

حالا شما حساب کنید که این دروغ گو ها در میان تمام اطرافیان تان هستند، خانواده، دوستان، همکاران، همسایگان. در میان کسانی که سروکارت هر روز یا هر از گاه یا اتفاقی به آنها می افتد. در میان رئیس هایت، در میان مدیر ها و... و متاسفانه در میان رسانه های مکتوب و غیر مکتوب روی نت که باز هم همه تهرانی اند!

فقط تو می توانی امید وار باشی که دوستان و اطرافیان دلسوزت به تو دروغ هایی را بگویند که ضرری به حالت نداشته باشد!





بازدید امروز: 94 ، بازدید دیروز: 31 ، کل بازدیدها: 949142
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ