سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماشین زمان

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 94/5/15:: 10:54 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ماشین زمان

 

همانم. همانِ ده سال پیش، قدری فراختر و عمیق تر. به قدرِ رنج هایی که کشیده ام؛ به قدرِ اندوه هایی که درک کرده ام؛ به قدر دردهایی که چشیده ام، دیده ام و شنیده ام.

به آن دوران که برگردم به همان ضرورت های ده سال پیش انتخاب هایم همان است با چاشنیِ اندوهِ بزرگ تر، رنجِ عمیق تر و دردِ شدید تر.

شاید مهربانی ام به عشق های ناکامم بیشتر شود.

شاید نامهربانی ام به نفرت های هم راهانم خفیف تر گردد.

شاید برخی «اشتراک منافع ها» را به اشتباه «دوستی» نپندارم اما قطعا باز هم دوست خوبی برای شان خواهم بود.

و اینها را بخاطر همین «قدری» فراختر و عمیق تر شدنم گمان می کنم و تکرار انتخاب هایم اگر نه حتی به ضرورت؛ به همین «قدری فراخ و عمیق شدن» ام می ارزد، اگرچه درد دارد و رنج دارد و اشک آدم را در می آورد و درون آدم را می سوزاند.

---------------------------------

پی نوشت:

این متن را برای مسابقه ی « ماشین زمان»ِ سرویس وبلاگ نویسی میهن بلاگ که به نظرم جالب آمد نوشتم.

گاهگاهی شده است که با خودم بیندیشم که چه مسیر طولانی و پر پیچ و خمی آمده ام (و شاید سرنوشت همه ی ما آدم هاست) و به این بیندیشم که اگر برگردم و دوباره شروع کنم چه می شود؟ و همیشه به خودم جواب داده ام که اولا به هیچ و جه نمی خواهم برگردم و این راه طولانی را دوباره طی کنم!!! و در ثانی تقریبا مطمئن ام که انتخاب هایم دقیقا همین ها خواهد بود!

سازمان سالم

ارسال شده توسط در 94/3/19:: 6:47 عصر

در جایی در سیاره ای آن سوی کهکشان عزیزمان! دوتا اداره وجود داشتند به نام "الف "و" ب" .
در اداره "الف"فساد اداری زیادی وجود داشت   و هرمراجع فاسدی  که به این اداره وارد می شد  به راحتی باچند برخورد ساده  با کارمندان  می توانست با مقداری رشوه و... کارنادرست و غیر قانونی خود را انجام دهد.
اما در اداره "ب" همه کارمندان و مدیران سالم و قانونمند بودند . و افراد فاسد احتمالی  هرگز نمی توانستند  به راحتی دراین اداره فردی فاسد یا رشوه گیر و اهل روابط غیر سالم پیدا کند پس:


1-افراد و شبکه های فاسد سعی زیادی کردند تا یک واسطه فاسد در این اداره پیدا کنند .یااینکه  فرد سالمی را با وسوسه های مختلف تطمیع یا تهدید یا اغفال کنند.
2-اما این کار خیلی سخت بود پس به طور همزمان افراد و شبکه های فاسد سعی می کردند که افراد ناسالم  و وسوسه پذیر جدیدی را به این سازمان وارد کنند و نفوذ دهند.
3-آن ها تمام تلاش خود را به کار بستند تا این واسطه های ناسالم را دراین سازمان سالم  بیشترکنند و نیز قدرت سازمانی آن ها را ارتقا دهند و بطور همزمان از نفوذ و قدرت افراد سالم و غیر وسوسه پذیر هرچه بیشتر بکاهند. 
4-به مرور زمان افراد ناسالم درون شبکه نیز جهت راحتی  و سهولت بیشتر در  درون سیستم خود به حذف یا تطمیع  افراد سالم و تقویت  وارتقاء افراد ناسالم کمک کردند
5- و در مرحله بعد خود افراد  فاسد درون سیستم به دنبال جذب مشتریان و مراجعان فاسد و یا اخاذی و مطالبه رشوه از کل مراجعان به اداره در قبال انجام امور غیر قانونی و حتی قانونی !!مراجعان بودند.  
و.....


 باید عرض کنم که این همان روندی بود که قبلا در اداره "الف" به واسطه عدم نظارت دقیق و عادلانه  اجرا شده بود .

 

--------------------------------------------------------------------------------------
پ.ن: یکی از دوستان که گویا به تازگی از این سیاره اومده تذکر جالبی رو دادن که بد نیست اینجا عرض کنم:
یه وقتایی هم هست که به دلایلی در یک سازمان تشخیص داده میشه که به نفع سازمان است که یک سری منافع درون سازمانی بر منافع ومصالح کل سیاره ارجحیت داده بشه پس به طور سازمانی زد و بند و پارتی بازی هایی از بالا به پایین دیکته میشن. مثلا فدراسیون "لاب توف"(یک ورزش محبوب در سیاره فوق الذکر) احساس می کنه که اگر اهل زدو بند و پارتی بازی و رابطه بازی پشت پرده نباشه  حقش به راحتی پایمال میشه پس می گرده دنبال یه سری آدم هایی که توی رابطه بازی و روابط پشت پرده استاد هستند تا کارش رو راه بندازه .خوب البته این آدم ها هم که هرجایی باشن در درجه اول به نفع خودشون و ایل وتبارشون کلی زد و بند می کنند اما در درجه بعد ممکنه یه قدم هایی هم به نفع سازمان بردارن .


امامزادگان عشق

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 94/1/15:: 9:59 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

 

امامزادگان عشق

راهیان نور!


بلاخره بعد از سالها مقاومت من هم آمدم. تجربه ای که اگر صرفا تجربه بود حسرت داشتم که تعطیلات را با خستگی و بی برنامه گی دسته جمعی معاوضه کرده ام. 

تجربه هست، اما دعوت هم هست و حس نجوای درگوشی خدا!

جمله ای از امام را که شنیدم (و قبلا هم شنیده بودم اما لمسش نمی کردم ) : «شهدا امامزادگان عشقند» ؛ دیدم بهترین تعریف و توصیفی ست که می شود از راهیان نور داشت. همین، یعنی داریم امامزاده های عشق را زیارت می کنیم و آدم درست همین حس را دارد. امام عشق علیه السلام عج الله که موعود است و ذیل آن امام عشق که خمینی است و  این کشتگان عشق فرزندان امام عشق.

در صحن و سرای این امامزاده ها که  دشت های بیکران خداست، با فرشی از رمل روان، با فرشی از سنگ و خاک، با فرشی از کانال و آب؛ ادم به وضوح می یابد- هوا ابری باشد یا صاف، مهتابی باشد یا آفتابی- عشق می بارد و تمام جسم و چشم و روح آدم را آغشته می کند. آدمی مثل من هم حتی؛ چشمش  به خیّن،  به بهمنشیر، به کرخه و  به اروند رود متصل می شود.

سعی می کنی و سعی می کنی تا مثل همیشه که عادت کرده ای و از بس که توی مخ مان کرده اند که میکروب دارد و لباس مان را کثیف می کند، فاصله ات را با خاک حفظ کنی؛ اما امامزاده های عشق مگر می گذارند، آنها آنقدر خاکی بوده اند که هنوز هم اگر بخواهی هم صحبت شان شوی نمی توانی جز خاک به سوی دیگری نجوا کنی. هرچه به خاک نزدیک تر شوی امامزاده ها را نزدیک تر می یابی و عطر حضورشان را بهتر حس می کنی. دوست داری و لحظه به لحظه دوست تر داری که رخ و چشم بر خاک بگذاری و اینگونه با امامزادگان دیده بوسی کنی.

تعدادشان هم زیاد است، خیالت راحت است که به هر زائر  امامزاده ای اختصاصی می رسد! فقط در خاک شلمچه شصت هزار امامزاده ی عشق!

کربلا نرفته ام ! گویا منتظر بوده ام، منتظر کودک دلم که قدری بزرگتر شود. این روزها احساس می کنم زیارت امامزادگان عشق پیش نیاز زیارت کربلاست که ظهور تاریخی عشق اند. رقص خونین عشق در میانه ی شمشیر ها.

الهم تب علینا بحق شهدائنا و عجل فرج مولانا حجت بن الحسن (علیه السلام و عجل فرجه) و اجعلنا من اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه.

______________

پی نوشت ها و حاشیه ها:

1- در هویزه توفیق زیارت استاد طاهر زاده را پیدا کردم که همراه کاروان راهیان نور اصفهان بودند و از فیض صحبت های ارزنده شان بهره مند شدم. خیلی حال داد!

2- در مدفن شهدای اصفهان اتفاقی در سالگرد شهادت آزاده و جانباز حسینعلی صبوری که 32 سال بر تخت بیمارستان خوابیده بود بر مزارش همراه خانواده اش شرکت کردیم که رزق خیری برای کاروان مشهد بود که 240 نفر مشهدی بر مزار شهید مشهدی (اصالتا فریمانی و خاوری) مدفون در اصفهان حاضر شدیم و فاتحه خواندیم و به خانواده اش تسلیت گفتیم. این شهید دوبار تشییع شده بود! (داستان وی را بخوانید)


هر سو نـگرم جز رخ نیـکوت نبینـم* بگـذار که فریاد کنـم پیـر و جوا

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 93/12/28:: 11:44 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

 

هر سو نـگرم جز رخ نیـکوت نبینـم * بگـذار که فریاد کنـم پیـر و جوان را


یا مقلّب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محوّل الحول و الاحوال حوّل حالنا الى احسن الحال

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه

السـلام علیک یا ربیـع الاَنام و نضرهَ الاَیّام

نوروز عزیز دیگری از راه رسید و دل ها و جان های مشتاق را لبریز از سودای بهار کرد.

...

نوروز امسال مصادف است با شهادت بانوی آب و آیینه و آفتاب، مادر همه خوبی های عالم حضرت زهرای اطهر (س) که از این رو باید به همگان تسلیت گفت و به همین مناسبت از مادران این سرزمین و همه مادران گیتی به خاطر سوز و عشق بی پایانشان در تربیت انسان های بزرگ و جاری کردن مهر و عاطفه در روح و جان آدمیان تشکر کرد.

اینجانب سال جدید و نوروز گرانقدر را اولا به ملت بزرگ ایران و همه ملتهایی که در قلمرو الهی- انسانی نوروز زندگی می کنند و ثانیا به جامعه بشری صمیمانه تبریک عرض می نمایم و برای مقام معظم رهبری، یکایک ملت شریف ایران و همه بشریت در انتظار حاکمیت توحید، عشق، عدالت و آزادی، سلامتی و عزت و زندگی بهاری در سایه حکومت حضرت بهار انسانی آرزو دارم.

متن کامل در میدان 72


آلسکا، شانسی، کاک

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 93/2/9:: 11:20 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

 

آلسکا، شانسی ، کاک

دیشب داشتیم در مورد اینکه دنیا چقدر زود عوض شد صحبت می کردیم و اینکه تا همین چند سال پیش اینهمه تنوع در خوراکی های هله هوله وجود نداشت و تابستون کلی از پسرای مدرسه ای با یه جعبه آکاسیو محتوی آلاسکا، یه سینی حاوی شانسی یا کاک راه می افتادن تو خیابون و داد می زدن:

سرد و شیرین آللللللللللللسکاااااااااااااااا  !!!

شاااااااااااااااااااااااااانسیه !!!  (کی شانسی یادشه؟!! یا دیده)


تولد مادر و فرزند

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 93/1/31:: 12:22 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

انقلاب اسلامی جرعه ای از کوثر اعطایی خداوند به فاطمه بود که فرزندش به ارمغان آورد

میلاد مادر و فرزند مبارک


پدر خاک

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 92/7/9:: 10:42 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

 

با توجه به نزدیک شدن به ایام عید مبارک غدیر وبلاگ «پدر خاک» رو برای نوشته هایم در این موضوع راه اندازی کردم.


عید و اما و اگر

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 92/5/13:: 12:54 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

عید می شود

و ما نمی شویم

کاش همه مان عید می شدیم


پنج نکته کلیدی

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 92/2/12:: 8:20 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

پنج نکته کلیدی در انتخاب


برای اولین بار

ارسال شده توسط در 91/12/14:: 10:19 صبح

وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لاَ یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِدًا کَذَلِکَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ. (اعراف/58)
و زمین پاک (و آماده) گیاهش به اذن پروردگارش برمى‏آید و آن‌چه پلید و ناپاک است جز اندکی ناچیز و بى‏ارزش برنمى‏آورد .

• باران را دیده‌اید چطور باغ را، درخت‌ها و سبزه‌ها و روییدنی‌ها را جان می‌دهد، چطور تر و تازه‌شان می‌کند؟ دیده‌اید دانه‌هایی که ماه‌هاست توی عمق لایه‌های خاک پنهان شده‌اند را چطور برمی‌آوَرَد، می‌رویانَد؟ توی بهار، یک دشت را دو سه روز بعدِ باران خوردن‌ش دیده‌اید؟ باورتان می‌شود همین بارانی که این گل‌های زیبای صحرایی، این سبزه‌ها و نهال‌ها و درخت‌ها را جان می‌دهد، جایی خار و خس برویاند؟!
• هزاری هم که باران موعظه و تلنگر و تبشیر و تنذیر بر سرمان ببارد، تا زمین‌مان زمین نباشد، بی‌فایده است. تا زمین‌ دلمان را زیر و رو نکرده باشیم، شخم نزده باشیم و ریشه علف‌های هرز را نخشکانده باشیم، این باران‌ها راه به جایی نمی‌برند. فرآیندهای زندگی‌مان را هم اگر طوری بچیند که هر روز هزار تا آیه و نشانه و تذکر سرِ راهمان قرار بگیرد، بی‌تفاوت می‌گذریم، شاید حتّی از روی جهالت با نیش‌خندی به طعنه و تمسخر، شاید با رخوت و سستی و بی‌حوصلگی..
.• صدای قرآن خواندن‌ش که توی کوچه‌پس‌کوچه‌های مدینه می‌پیچید، سیل اشک بود که بر گونه‌های جماعتی جاری می‌شد،  توی دل‌شان تند و تند جوانه‌های ایمان می‌رویید و می‌بالید . گروهی به سجده می‌افتادند از خوف و خشیت، انگار همه سلول های وجودشان لبریز ذکر می‌شد، از درک عظمت آن آیه‌ها.  توی دل بعضی امّا فقط خارهای نفرت‌ و کینه سربرمی‌آورد . همین صدای قرآن برای بعضی فقط مایه تمسخر و استهزاء بود. جماعتی روبرمی‌گرداندند و بی‌تفاوت می‌گذشتند، انگار گوش‌هاشان سنگین باشد. انگار چیز مهمی نشنیده باشند ... آه از وقت‌هایی که زمین، پاک نباشد.


   1   2   3      >



بازدید امروز: 5 ، بازدید دیروز: 674 ، کل بازدیدها: 949727
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ