ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/4/12:: 7:18 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم
افق دید و نقض پیمان
یک ویژگی دیگر سریال مختار برنامه تحلیلی بعد از آن است البته بقیه سریال ها آنقدر بی محتوا اند که جایی برای برنامه تحلیلی ندارند. من چون باید صبح زود سرکار بروم اکثرا برنامه بعد از سریال را نمی بینم ولی این هفته بیدار ماندم. آقای طائب رئیس شورای مرکزی قرارگاه عمار در این برنامه حضور داشت.
ایشان درباره حمایت نکردن ابراهیم مالک از مختار، بحث افق دید را پیش کشید و احتمال داد که ابراهیم افق دید بالاتری نسبت به مختار داشته و چون مختار را فقط در کشتن قاتلین امام حسین متوقف می بیند دست از حمایت وی برمی دارد تا با ابن زبیر برای مقابله با بنی امیه هم پیمان شود!!!
من ولی عقیده ام این است که:
کسانی مثل ایرانیان و سایر یاران مختار که پیمانشان با مختار ایمانی بود و تلاش کردند تا اولین دولت اسلامی و مکتبی پاگرفته زمین نخورد و در این راه از جان خویش مایه گذاشتند را برحق تر می دانم از کسانی که به بهانه افق دید بالاتر با دشمنان درجه یک مختار هم پیمان شدند. به نظر من افق دید آن موالی پابرهنه ای که در گوشه میدانی تا لحظه آخر جنگید بسیار بالاتر از آن خواصی است که به توهم افق دید بالاتر پروژه عبور از مختار را کلید زد و زیر پای دولت نوپا و نارس مختار را خالی کرد و مردم را از چشیدن طعم یک حکومت اسلامی شیعی محروم کرد.
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/4/4:: 7:36 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم
پیاده کردن
مقدمه: مختارنامه واقعا خوب ساخته شده، داستان آن هم داستان عبرت آموزی است و خوش ساخت هم هست. در میان سریال های آبکی و داستانهای غم آلود یا جنایی، مختارنامه غنیمتی است.
متن:
دست راست مختار را عده ای از تصمیم گیران رده بالای احمق (یا عقده ای و بدبین) از اسب پیاده می کنند و پای پیاده به جنگ با دشمن می فرستند که چه بشود؟ وفاداری اش را اثبات کند!!! و کیان هم با خون خودش وفاداری اش را اثبات می کند ولی در هنگام جان دادن نگران مختار است. از طرف دشمنان؟ نه! از طرف دوستان! همین دوستانی که به خاطر هوای نفس خویش بهترین یار مختار را بدون امکانات به جنگ دشمن فرستادند.
موخره:مختار کیست؟ ابوعمره کجاست؟ ابن وهب چه می کند؟ تیرهای نامرئی دشمن به کی اصابت کرده؟ خبری از آوردگاه یاران ابوعمره با دشمن نمی رسد، کسی نگران نیست؟
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/3/9:: 2:40 عصر
بسم الله الرحمن الرحیم
با دوست سازگاری
...مطلب دیگر هم همین توصیهاى است که من همیشه دارم و آن، همافزائى با قوهى مجریه است - قوهى مجریه و قوهى قضائیه، لیکن عمدتاً قوهى مجریه؛ چون سر و کار مجلس با قوهى مجریه است - باید همافزائى کرد. نبایستى کار را جورى تنظیم کرد، جورى پیش برد که معنایش دعوا و اختلاف باشد؛ این در بیرون، روى مردم، خیلى تأثیراتش بد است. گاهى دیده میشود که مثلاً در مجلس، در یک نطقى، در یک اظهار نظرى، یک حرفى زده میشود. خب، حرف که زده شد، پرتاب شد دیگر. اگر خداى نکرده حرفى باشد که کسى را یا جمعى را متهم کند، جبرانش بهآسانى ممکن نیست؛ مردم را ناامید میکند. امروز مسئولین دارند تلاش میکنند، کار میکنند. نگوئید فلان ضعف و فلان ضعف وجود دارد. بنده به ضعفها آگاهم. شاید بنده بعضى از ضعفها را هم بدانم که خیلىهاى دیگر ندانند. با وجود این ضعفها، آن چیزى که امروز در قوهى مجریه وجود دارد، یک شاکلهى خوب و مطلوب است. در کشور دارد کار انجام میگیرد. خب، بایستى همکارى کرد، باید کمک کرد؛ هم مجلس کمک کند به دولت، هم دولت کمک کند به مجلس؛ هم قانون فصلالخطاب است براى عمل دولت، هم گرایشهاى دولت و تشخیصهاى دولت یک اشاره است به قانونگذار براى کیفیت قانونگذارى. این مسئله با استقلال مجلس منافات ندارد. من نمایندهى مجلس هم بودم، رئیس دولت هم بودم؛ من هر دو جا را تجربه کردم. در طول این سالهاى متمادى هم، هم مجالس را دیدم، هم دولتها را دیدم. هیچ اشکالى ندارد که یک مجلسى قانون صحیح و درست و قوى و منطقى را جورى تنظیم کند که براى دولت، رفتار طبق آن قانون، عملى باشد، ممکن باشد، آسان باشد. اگر این شد، معنایش این نیست که مجلس استقلال ندارد. بعضىها که شاید میخواهند سر به تن این مجلس هم نباشد، آدم مىبیند که شدهاند دلسوز استقلال مجلس: آقا مجلس استقلال داشته باشد! این هیچ منافاتى با استقلال مجلس ندارد. انسان نگاه کند ببیند دولت چه جورى میتواند عمل کند، چه جورى بهتر میتواند عمل کند، چه جورى آسانتر میتواند عمل کند، قانون را تنظیم کند و در این مجرا بیندازد؛ این ممکن است، هیچ اشکالى هم ندارد. از آن طرف هم وقتى قانون تهیه شد، منجّز شد، دولت موظف است با همهى وجود، با همهى قوا، بدون بهانهگیرى، طبق آن قانون عمل کند. دو طرف قضیه، اینجورى است؛ یعنى هر دو میتوانند به هم کمک کنند، همافزائى کنند؛ این لازم است، این باید انجام بگیرد. اگر چنانچه از هر دو طرف یک بهانههائى اتفاق افتاد؛ این طرف گفت نه، این قانون را چون دولت اینجورى میخواهد، ما نمیکنیم؛ آن طرف هم گفت چون این قانون، این گوشهاش کج است، ما هم زیر بار نمیرویم؛ خب، این که نمیشود؛ اوضاع مملکت نمیچرخد. رفق، خوب است؛ رفق، همسازى، همیارى، مدارا. در باب رفق روایاتى داریم. رفق یعنى سازگارى؛ انسان سازگارى نشان بدهد. آن که آدم نباید با او سازش کند، دشمن است؛ آدم با دوست باید سازگارى نشان دهد. بالاخره باید تحمل کنند؛ یک چیزى را این از آن تحمل کند، یک چیزى را آن از این تحمل کند.
بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نماینگان مجلس در روز قانون 90/03/08
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=12559
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/2/31:: 7:38 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم
دوباری که احمدی نژاد به گریه افتاد:
دیروز سخنرانی آقا تهرانی را و روایت اش را از دیدار دو نیم ساعته اش با دکتر احمدی نژاد می دیدم.
ایشان می گفت:
دوبار احمدی نژاد موقع صحبت به گریه افتاد:
یک بار وقتی بود که به ایشان انگ یهودی بودن زدند. حالا دلیل شان چه بود؟ این که اسم برادرش داوود است!!! دکتر احمدی نژاد در حین اینکه گریه می کرد می گفت: شما می دانید پدر بزرگ من (که می گویند یهودی بوده) چه کسی است؟ ایشان روحانی یی بوده که هنوز مردم محل می روند سر مزارش و حاجت می گیرند.
یک بار هم وقتی به ایشان نسبت زاویه دار بودن با ولایت دادند. دکتر احمدی نژاد گفت: من دوشنبه ها با آقا جلسه دارم این آقای جهرمی شاهد است بپرسید چند بار ساعت یک و دوی شب بهش زنگ زده ام که فلان کار و بهمان کار را اینجوری انجام بده. می دانید علتش چه بوده؟ اینکه نکند عمرم کفاف ندهد و فردا صبح نباشم و امر آقا را به وزرا نگفته باشم.
----------------------------------------------------
نکته: حالا این ولایتمداری دکتر احمدی نژاد را مقایسه کنید با صحبت های سرکار خانم فائزه هـ. درباره وضعیت ولایت فقیه در دوران دولت های پنجم تا هشم.
-کفران نعمت نعمت را از هر قومی خواهد گرفت و این سنت خداوند است که تغییر نمی کند. خدایا نعمت هایت را به سبب کفران از ما نگیر
- سخنرانی آقای آقا تهرانی را از سایت بچه های قلم دانلود کنید.BGH.ir
*: این حدیث را الان در پارسی بلاگ دیدم جالب بود:
لغزش دوستت را برای هنگام یورش دشمنت، تحمّل کن . [امام علی علیه السلام]
--------------------------------------------------------------------------------
خبر های مهم:
15 خرداد (دوم رجب) راهپیمایی به سمت مرزهای اسرائیل (منجمله مرز اردن)
ادعای اعزام نیری سپاه به سوریه خنده دار است
آمریکا برای سقوط دولت اسد تلاش میکند شاه اردن: می ترسم آمریکا به من هم بگوید برو
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/2/22:: 8:5 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم
ما اکثر العبر واقل الاعتبار
اینروزها مصاحبه هایی با افرادی از لیست 99 نفره نمایندگان مجلس اوایل انقلاب شد که شباهت عجیبی بین اوضاع آن سالها و این روزها را نشان می داد. آن روزها عده ای رئیس جمهور وقت (آقا) و نمایندگان هم رای ایشان را متهم به ولایت ناپذیری و حتی ضدیت با امام و ولایت می کردند به حدی که برخی از آن نمایندگان تا آخر عمر خانه نشین شدند و ...
نکته جالب روزگار آن است که خیلی از سینه چاکان ولایت آن روزگار اکنون مخالف ولایت فقیه و در مقابل آن اند! (از جمله موسوی و هادی غ) و متهمین به ولایت ناپذیری؛ جبهه اصلی ولایت و دفاع از سنگراسلام.
آن زمان و امروز عده ای هوشمندانه جوی را ایجاد می کنند و عده ای نا هوشمندانه جوگیر می شوند و به گردو خاک ایجاد شده می دمند.
به قول حضرت علی علیه السلام که قصه زندگی اش بر تمام دورانها منطبق می شود:
ما اکثرالعبر و اقل الاعتبار
کلمات کلیدی :