جلوه

بسم الله الرحمن الرحیم

پیامک عاشورایی

مباد که کوفه در شهرهایمان حلول کند و جیب هایمان سکه های ابن زیاد را قبول

بسم الله الرحمن الرحیم

پیامک عاشورایی جدید

این پیامک از طرف 30005000 برایم ارسال شد:

چه فرقی می کند عمروعاص یا عمر سعد،

آنها که بر نیزه رفتند قرآن بودند 

بسم الله الرحمن الرحیم

مسابقه پیامک های عاشورایی

پنجمین سوگواره پیامک های عاشورایی تسبیح ملک، جوایز: سفر کربلا و ... ، زمان اول تا چهارده محرم، ارسال به: 30005000

این هم پیامک های من:

یک قافله آمد از خلال اندوه

برگردن دل دوباره شال اندوه

یک قافله آمدو جلال غیرت

یک قافله آمدو جمال اندوه

*********

دستی که به حزن بالا می بری

بغیظ بر سینه یزیدیان بزن نه بر سینه خودت

**********

عاشورا یک روز نبود

مرزی شد تا ابدیت

همه مجبورند از انتخاب:

یزیدی اند یا حسینی

آورده اند که روزى یکى از بزرگان عرب به سفر حج مى رفت . نامش عبد الجبار بود و هزار   دینار طلا در کمر داشت . چون به کوفه رسید، قافله دو سه روزى از حرکت باز ایستاد.عبد الجبار براى تفرج و سیاحت ، گرد محله هاى کوفه بر آمد. از قضا به خرابه اى رسید. زنى را دید که در خرابه مى گردد و چیزى مى جوید. در گوشه مرغک مردارى افتاده بود، آن را به زیر لباس کشید و رفت عبد الجبار با خود گفت : بى گمان این زن نیازمند است و نیاز خود را پنهان مى دارد. در پى زن رفت تا از حالش آگاه گردد. چون زن به خانه رسید، کودکان دور او را گرفتند که اى مادر! براى ما چه آورده اى که از گرسنگى هلاک شدیم ! مادر گفت : عزیزان من ! غم مخورید که برایتان مرغکى آورده ام و هم اکنون آن را بریان مى کنم .
عبد الجبار که این را شنید، گریست و از همسایگان احوال وى را باز پرسید. گفتند: سیده اى است زن عبدالله بن زیاد علوى ، که شوهرش را حجاج ملعون کشته است . او کودکان یتیم دارد و بزرگوارى خاندان رسالت نمى گذارد که از کسى چیزى طلب کند.
عبد الجبار با خود گفت : اگر حج مى خواهى ، این جاست . بى درنگ آن هزار دینار را از میان باز و به زن داد و آن سال در کوفه ماند و به سقایى مشغول شد.
هنگامى که حاجیان از مکه باز گشتند، وى به پیشواز آنها رفت . مردى در پیش قافله بر شترى نشسته بود و مى آمد.
چون چشمش بر عبد الجبار افتاد، خود را از شتر به زیر انداخت گفت : اى جوانمرد! از آن روزى که در سرزمین عرفات ، ده هزار دینار به من وام داده اى ، تو را مى جویم . اکنون بیا و ده هزار دینارت را بستان !
عبد الجبار، دینارها را گرفت و حیران ماند و خواست که از آن شخص حقیقت حال را بپرسد که وى به میان جمعیت رفت و از نظرش ناپدید شد.
در این هنگام آوازى شنید که : اى عبد الجبار! هزار دینارت را ده هزار دادیم و فرشته اى به صورت تو آفریدیم که برایت حج گزارد و تا زنده باشى ، هر سال حجى در پرونده عملت مى نویسیم ، تا بدانى که هیچ نیکوکارى بر درگاه ما تباه نمى گردد که  

(( انی لا اضیع اجر عمل عامل منکم من ذکر او انسی

بسم الله الرحمن الرحیم

همه ناراضی از بیمه رازی!

به مناسبت روز بیمه 13 آذر!

بیش از 10 روز پیش در جاده ای خارج از فریمان با یک نیسان تصادف کردم   که نیسان مقصر بود و بیمه اش باید خسارت ماشین من را می پرداخت. این ماجرا باعث شد که با یک بیمه بنام بیمه رازی آشنا شوم که چشم تان روز بد نبیند ؛ بعد از گذشت بیش از 10 روز هنوز چک مربوط به جبران خسارت را دریافت نکرده ام. بی ماشین برگشته ام تهران و تازه امروز بیمه فخیمه اعلام کرده که حدود نیمی از خسارت وارده را پرداخت می کند! یعنی کارشناسان عالیقدرشان اینگونه تشخیص داده اند!

خوب چشم ما که روشن شد! شما دعا کنید طرف مقابل تان ؛ گوش شیطان کر و زبانم لال اگر تصادف کردید بدون بیمه باشد، یزید باشد ولی بیمه رازی نداشته باشد!!!

برچسب ها: بیمه رازی، بیمه رازی و خدمات رسانی، خدمات رسانی نامطلوب بیمه رازی، بیمه رازی و مشتری ناراضی، بیمه رازی فریمان، بیمه رازی مشهد، بیمه شخص ثالث بیمه رازی، بیمه رازی و تصادف، بیمه رازی و نیسان، بیمه رازی و آردی، بیمه رازی صافکاری، بیمه رازی و...

<!-- /*

شب قدروچرت دم صبح

حکایت کسانی( ازسرشناسان و بعضا بزرگان) که می بینیم پا بر اعمال نیک گذشته خویش می نهند و راه را معکوس می پیمایند حکایت همان زنده داری شب های قدر است که بسیاری از ما نزدیک صبح خوابمان می برد و صبح می دمد و ما خواب تشریف داریم.

شب هجران غیبت را نیز به شب قدر تشبیه کرده اند. از همین جهت که عرض شد هم به شب قدر شبیه است چرا که بسیار کسان که سالها لاف دینداری و حتی ولایت و مهدویت زده اند و شاید از این راه امرار معاش هم نموده اند؛ این دم صبح ظهور چرتشان می گیرد و عَلَم حمایت از نظامِ زمینه ساز ظهور از دست شان می افتد که هیچ، تیشه و تبر بر می دارند و به جان آن می افتند.

بسم الله الرحمن الرحیم

نبض عده ای تند می زند

نبض عده ای یواش

برگ که از درخت کنده می شود

تا که می رسد به روی خاک

برای عده ای چقدر طول می کشد،

 برای عده ای ولی زود  می رسد.

این میان زمان به آهنگ خویشتن

بی اعتنا به احساس های ما

پیش می رود به سوی صاحب و امام خویش

بسم الله الرحمن الرحیم

دوسه روز پیش خبری کوتاه منتشر شد که عده ای بسیار ذوق زده شدند:

خبر کوتاه است: حال پادشاه عربستان وخیم شد.

این خبر کوتاه امید های بلندی را در دل بسیاری زنده می کند. امیدوارم که هرچه زودتر به درک واصل شود تا امید ها شکوفا تر گردد.

دوتا دختر دوتا احساس تازه

دوتا دختر دو بوته یاس تازه

پدر،مادر، دو مسئول دوباره

دودلواپس، دو تا وسواس تازه

بسم الله الرحمن الرحیم

دیروز فهمیدم (به تجربه) که نیم استکان آب سیب زمینی خام برای دلپیچه و اسهال استفراغ مثل آب روی آتش است. این را استاد برادرم بهش گفته بود و ما بعینه تجربه کردیم جواب داد! البته قدری (که چه عرض کنم) بد مزه بود ولی با چند قاشق شکر قابل خوردن شد.

به روایت لینک:

Color revolution » fails in Iran
by Thierry Meyssan