سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کمیسیون ملی انتخابات!

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/12/1:: 8:19 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان، در سر مقاله صبح امروز(شنبه) این روزنامه به افشاگری درباره جزئیات و پیامدهای طرحی که با قید فوریت ساعتی دیگر در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار می گیرد، پرداخت.

به نوشته حسین شریعتمداری، این طرح که هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و محسن رضایی برای قانونی شدن آن تلاش می‌کنند، قرار است به صورت ظریفی نظارت شورای نگهبان بر انتخابات های ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی را حذف کند و به کمیسیون موهومی به نام کمیسیون انتخابات که زیر نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام است، واگذار شود.

همچنین براساس این طرح، التزام عملی کاندیداها به ولایت مطلقه فقیه حذف شده است.

گفته می شود این طرح در واقع ادامه تئوری های سران فتنه برای بازگشت به عرصه سیاسی با یک دوپینگ سیاسی است.

متن کامل سرمقاله امروز کیهان در ادامه می‌آید:

این نوشته در پی آن نیست که آیت الله هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و یا افرادی نظیر آقایان دکترحسن روحانی رئیس محترم کمیسیون سیاسی، دفاعی، امنیتی مجمع و دکتر محسن رضایی، دبیرمحترم این مجمع را به تلاش برای دور زدن قانون اساسی متهم کند و یا انگیزه آنان از اقدامی که در پی آن هستند را- خدای نخواسته- تأمین خواسته ها و منافع بر زمین مانده دشمنان اسلام و انقلاب بداند! ولی متاسفانه و با عرض پوزش باید گفت، نتیجه طرحی که آقایان در دست تهیه داشته و برای قانونی شدن آن تلاش می کنند، چه بخواهند و چه نخواهند -والبته که نمی خواهند- از یکسو «دور زدن قانون اساسی» و از سوی دیگر، تامین خواسته ای است که دشمنان بیرونی نظام و دنباله های داخلی آن طی 20 سال گذشته با همه توان برای دسترسی به آن تلاش کرده و می کنند. ماجرا در یک کلمه، حذف شورای نگهبان از چرخه تعیین صلاحیت نامزدهاست. این طرح که امروزه با قید «فوریت» و «خارج از نوبت» در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار دارد، به گونه ای تنظیم شده است که اهداف اصلی و نهایی آن در پوششی ازلفاظی ها و ظاهرسازی های دهان پرکن، مخفی شده و در نگاه اول به چشم نمی آید و بعید نیست که این پنهان کاری به مسئولان مجمع نیز تحمیل شده و افرادی با زرنگی خاص- بخوانید با موذی گری و لفاظی های هزار لایه- اهداف نهایی طرح را از نگاه آنان مخفی کرده باشند!

ماجرا، اما به طور خلاصه اینگونه است که در اردیبهشت ماه سال 1387 آقای پورمحمدی وزیر وقت کشور با اشاره به برخی از موارد مبهم و بعضاً مشکل آفرین در قانون انتخابات و چرخه اجرایی آن، نظیر منابع مالی نامزدها، چگونگی تبلیغات، برگزاری جداگانه چند انتخابات که قابل جمع هستند و... نامه ای خطاب به رهبر معظم انقلاب می نویسد و درخواست می کند که موضوع به عنوان یک «معضل» در مجمع تشخیص مصلحت نظام مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهایی برای آن اندیشیده شود. مشکلاتی که آقای پورمحمدی خواستار چاره جویی برای آنها شده بود، از مدتها قبل- بیش از یک دهه- مورد توجه تمامی مسئولان نظام و مخصوصاً دست اندرکاران برگزاری انتخابات قرار داشته و تقریباً تمامی مسئولان ذیربط خواستار برطرف شدن آن بوده اند و برخی از این موارد، نظیر ضرورت تجمیع انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، خبرگان و شوراها به صورت انتخابات همزمان «مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری» و «ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا» و یا دوگانه های دیگر، از مدتها قبل مطرح شده و درباره آن بحث و بررسی هایی صورت گرفته بود. روشن شدن منابع مالی نامزدها، اخلاق انتخاباتی و... نیز، از جمله همین موارد بوده است. بنابراین درخواست وزیرکشور وقت برای حل و فصل نهایی این اشکالات و رفع ابهامات و یا قانونمندی آنها، خواسته اکثریت قریب به اتفاق مسئولان-صرفنظر از سلیقه های سیاسی آنان- بوده و انجام آن کمترین نیازی به دور زدن قانون اساسی نداشته و ندارد. درخواست آقای پورمحمدی از سوی رهبرمعظم انقلاب به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع می شود تا پس از بررسی های لازم و ارائه نظر پیشنهادی مجمع، درباره آن «تصمیم مقتضی» گرفته شود. روالی که در امور و مسائلی از این دست، جاری و متداول است.

کمیسیون «سیاسی، دفاعی و امنیتی» مجمع تشخیص مصلحت نظام به ریاست آقای دکترحسن روحانی، بعد از چند جلسه بحث و بررسی، نظر پیشنهادی مجمع را از طریق ریاست محترم مجمع به محضر رهبرمعظم انقلاب تقدیم می دارد این پیشنهاد با دستور العمل بعدی معظم له به مجمع بازمی گردد و نهایتاً کمیسیون یاد شده با تشکیل 20 جلسه دیگر- و با حضور برخی از شخصیت های سیاسی، نمایندگان ادوار و کنونی مجلس و... - پیشنهاد نهایی خود را طی نامه ای در تاریخ 3/11/88 برای طرح در «صحن اصلی مجمع تشخیص مصلحت نظام» به ریاست محترم مجمع ارائه می دهد و از ایشان می خواهد « به دلیل اهمیت مسئله» مقرر فرمایند که «موضوع، خارج از نوبت و با فوریت در دستور کار مجمع قرار گیرد» که با این درخواست موافقت شده و طرح مورد اشاره هم اکنون با دو قید «خارج از نوبت» و «فوریت» در دستور کار صحن اصلی مجمع قرار دارد که گفتنی است ؛

1- در این طرح برای برخی از مشکلات نظیر، زمان برگزاری انتخابات و ضرورت تجمیع 4 انتخابات به صورت 2 به 2، تعیین قطعی حداقل سن رأی دهندگان و انتخاب شوندگان، ضوابط لازم الاجرا برای فعالیت انتخاباتی نامزدها، فراهم آوردن امکانات کافی و عادلانه برای کاندیداها، پیشگیری از تخریب نامزدها و قانونمند شدن اخلاق تبلیغاتی و... پیشنهادهای - در مجموع- راه گشایی ارائه شده است که این بخش از طرح یاد شده را می توان و باید از موارد مثبت آن تلقی کرد.

2- و اما، بخش ها و بندهایی از طرح پیشنهادی مجمع تشخیص مصلحت نظام، از یکسو با قانون اساسی مغایر است و از سوی دیگر، در صورت تصویب - که محال و غیر ممکن به نظر می رسد- آرزوی چندین ساله دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنان برای حذف نظارت شورای نگهبان و نفوذ افراد بی صلاحیت به مراکز حساس نظام را برآورده می کند. چرا...؟! بخوانید؛

بند 4 از فصل «ساماندهی اجرا» در طرح 28 ماده ای یاد شده می گوید؛«کمیسیون ملی انتخابات» مسئولیت برگزاری انتخابات، بررسی صلاحیت داوطلبان، کنترل و نظارت بر تبلیغات و هزینه های انتخاباتی و انجام بازرسی و رسیدگی به شکایات را برعهده دارد.» که باید گفت؛

الف: در اوایل آذرماه سال جاری و بعد از آن که نشانه های شکست قطعی فتنه اخیر آشکار شد و سران فتنه از دروغ بزرگ «تقلب در انتخابات»! حمایت بی پرده آمریکا، اسرائیل و انگلیس، ائتلاف اعلام شده با منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها، مارکسیست ها و تمامی افراد و گروههای اپوزیسیون، اهانت به آرمان های اسلام ، امام (ره) ،انقلاب و... طرفی نبسته و به جایی نرسیدند، به ناگاه طرحی با همین عنوان «کمیسیون ملی انتخابات»!! که یکی از نامزدهای ناکام انتخابات در پشت صحنه آن قرار داشت، به میان کشیده شد و بلافاصله با استقبال گسترده فتنه گران و حامیان بیرونی آنها روبرو گردید. کیهان در همان هنگام، طرح یادشده را نقد کرده و ضمن تأکید بر مغایرت این طرح با قانون اساسی به بخش مضحکی از طرح مزبور اشاره و نوشته بود؛ «طراحان طرح موسوم به کمیسیون ملی انتخابات در ماده چهار آن شورای نگهبان را دور زده و نوشته اند: در صورتی که شورای نگهبان، مستندات و دلایل کمیسیون را نپذیرد اما کمیسیون همچنان با تکیه بر مستندات مربوطه بر وقوع تخلف اصرار کند در این حالت جهت حل اختلاف، دو راه حل پیشنهاد می شود: الف- به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع خواهد شد. رأی مجمع تشخیص، قطعی خواهد بود. ب- به کمیته ویژه ای که شش نفر از اعضای کمیسیون در آن حضور دارند و ریاست آن هم برعهده یکی از اعضای مجمع تشخیص خواهد بود ارجاع می شود. رأی کمیته مذکور، قطعی خواهد بود»!

همانگونه که ملاحظه می کنید در آن هنگام نیز از متن طرح موسوم به «کمیسیون ملی انتخابات» معلوم بود رد پای تهیه کنندگان آن به مجمع تشخیص مصلحت نظام می رسد! و کیهان به همین علت و با کنایه نوشته بود «اگر ارائه کننده این طرح به جای عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، کارمند مثلاً وزارت نفت بود، مرجع رسیدگی به اختلافات احتمالی را «وزارت نفت»! معرفی می کرد»!

بنابراین، بعید به نظر می رسد که پیشنهاد اخیر کمیسیون مربوطه در مجمع تشخیص مصلحت نظام، به قول آقای دکتر روحانی «بعد از 20 جلسه کارشناسی و...» تهیه شده باشد، چرا که این پیشنهاد مدتی قبل، از سوی افراد وابسته به مجمع مطرح شده بود! و اکنون در پوشش لفاظی های دیگر به اصطلاح «پرورده» شده است، انگار قانون انتخابات «پنیر» یا «زیتون» است که پرورده آن قیمت بیشتری داشته باشد؟!

ب: مطابق نص صریح اصل 99 قانون اساسی، «نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همه پرسی بر عهده شورای نگهبان است» بنابراین، پیشنهاد «کمیسیون ملی انتخابات» که در طرح مجمع آمده است، با نص صریح قانون اساسی در تضاد است و «تغییر قانون اساسی» در صورت ضرورت، راه کار جداگانه ای دارد که به مجمع تشخیص مصلحت مربوط نیست.

ج: از اولین سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و مخصوصاً طی دو دهه اخیر، تمامی گروههای ضدانقلاب داخلی و خارجی و قدرت های استکباری حمله مشترک و هماهنگی را علیه نظارت شورای نگهبان آغاز کرده و بی وقفه ادامه داده اند. چرا که این شورا مطابق وظیفه قانونی خود مانع از ورود افراد بی صلاحیت به کانون ها و مراکز تصمیم ساز و سیاست پرداز نظام است. حمله به شورای نگهبان مخصوصاً در دوران مدعیان اصلاحات به اوج خود رسید تا آنجا که آقای خاتمی رئیس جمهور وقت، بخشی از لایحه موسوم به «دوقلو» را به حذف نظارت شورای نگهبان اختصاص داده بود و...

د:متاسفانه باید گفت که طرح مورد اشاره در چارچوب فتنه اخیر قابل ارزیابی است و از آنجا که برخی از تهیه کنندگان طرح، اگر با فتنه اخیر همراه نبوده اند- که بعضاً بوده اند- علیه فتنه گران نیز مواضع روشن و مرزبندی شده ای نداشته اند، احتمال آن که طرح یاد شده، تلاش و تقلایی- البته بی ثمر- برای دمیدن در تنور فتنه شکست خورده اخیر باشد، دور از انتظار نیست!

این تلاش مخصوصاً بعد از راهپیمایی بی نظیر 9 دی ماه و حماسه بی سابقه 22بهمن ماه، بسیار عجیب به نظر می رسد و گویی برخی از آقایان هنوز پیام روشن و پرصلابت توده های چند ده میلیونی مردم را دریافت نکرده اند ویا خدای نخواسته...!

3- آقایان لطف کرده! و در بند 5 طرح پیشنهادی خود که به ترکیب «کمیسیون ملی انتخابات» اختصاص دارد، از شورای نگهبان نیز یاد کرده و به عنوان یکی از اعضای این کمیسیون، آورده اند، «یک نفر از اعضای شورای نگهبان به انتخاب آن شورا، به عنوان ناظر و بدون حق رأی»!

4-طرح یاد شده، نکات درخور نقد و غیرقانونی و غیرمنطقی دیگری نیز دارد که از آنها می گذریم و تنها به بند 21 این طرح اشاره می کنیم که در آن به گونه ای زیرکانه درباره یکی از شرایط داوطلبان آمده است؛
«تعهد و پایبندی داوطلبان نسبت به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و التزام عملی نسبت به احکام اسلام (التزام اقلیت ها به احکام دین خود)»

در این بند با ظرافت خاصی، التزام عملی به اصل ولایت فقیه، یعنی همان نکته که مشکل اصلی و همیشگی دشمنان و از جمله سران فتنه بوده، حذف شده است. ممکن است گفته شود، التزام به قانون اساسی و «احکام اسلام» می تواند جایگزین آن باشد! که باید گفت؛ روال تعریف شده در قانونگذاری، اجتناب از «کلی گویی» و «ابهام» است. به عنوان مثال، فلان کاندیدا بعد از حضور در مسئولیت می تواند قانون اساسی و حکم و نظر ولی فقیه را نادیده بگیرد و در پاسخ ادعا کند که بنده، مثلاً مقلد آقای صانعی!!و یا ... هستم! و این آقایان، فلان نظر حضرت امام(ره) را قبول ندارند و یا همراهی و همکاری با آمریکا را «تعامل سازنده»! می دانند و...

6- و بالاخره، تردیدی نیست که این طرح در همان صحن اصلی مجمع- با توجه به حضور افراد متعهد و هوشمند- رد خواهد شد و بر فرض تصویب، با مخالفت مجلس و شورای نگهبان روبرو می شود. ولی چرا باید برای «هیچ» هزینه داد؟!
منبع: رجا نیوز


بشنوید بعد نقد کنید از مشایی

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/11/29:: 10:14 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

مردم در برخورد با بعضی آدم ها فقط از روی تعصب، جانبداری و یا شنیده ها عمل می کنند. در مورد شهید مطهری و دکتر شریعتی اینجوری بود یعنی عده ای بدون آنکه کتابی از مطهری خوانده  باشند دشمنش بودند و یا دوستش و نیز در مورد دکتر شریعتی.

(مقایسه نمی کنم اما) در مورد آقای دکتر مشایی هم وضع به همین منوال است، عده ای دائم دارند تخریبش می کنند درحالی که به احتمال زیاد اصلا از تفکراتش و منشش چیزی نمی دانند و صرفا بر اساس شنیده ها قضاوت می کنند.

توصیه می کنم این گفتگوی مشایی در جمع وعاظ را بشنوید. دکتر مشایی توضیحات مفصلی در مورد بسیاری از مسائل مطرح پیرامون خودش داده است.

این هم نقل قول از دکتر احمدی نژاد در همین مصاحبه دو سه روز پیشش:

رئیس‌جمهور در پاسخ به سئوال خبرنگار روزنامه ابتکار که در خصوص اسفندیار رحیم مشایی رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور و برخی انتقادات نسبت به وی حتی پس از سخنرانی مشائی در جمع وعاظ تهران پرسید،‌ اظهارداشت: کشور ما کشور آزادی است که افراد می‌‌توانند به راحتی اظهار نظر کنند اما در این اظهارنظرها باید جنبه اخلاقی و معیارهای اخلاقی رعایت شود.

احمدی نژاد با اشاره به این که خبر دارم چه کسانی با تمرکز بر روی دولت علیه دولت طراحی می‌کنند و قصد تخریب دارند،‌افزود: آقای مشائی یک نیروی اصیل،‌خدوم ، دلسوز با اندیشه روشن و زلال است.

وی با بیان این که حتی برخی افراد سخنان مشائی را تحریف می‌کنند گفت: ایشان از بهترین همکاران دولت است که شبانه‌روز برای خدمت به مردم فعالیت می‌کند و متاسفم کسانی که این هجمه را علیه او صورت می‌دهند حتی یک کلمه راجع به کسانی که به بیت‌المال دست‌اندازی می‌کنند صحبت نمی‌کنند.

رئیس‌جمهور ادامه داد: زندگی مشائی یک زندگی پاک است و حتی یک ریال مشکل‌دار در زندگی او نیست و اگر کسی چیزی سراغ دارد اعلام کند.

احمدی‌نژاد خاطرنشان کرد: آقای مشائی نظراتش را ابراز می‌کند اگر کسانی منتقد هستند باید با استدلال آن را نقد کنند، زیرا با هوچی‌گری نمی‌شود.

وی با بیان این‌که منطق و اندیشه روشن مشائی برای کسانی که اهل اندیشه هستند،‌ قابل استفاده است، گفت: ما با کسی جنگ و دعوا نداریم اما این روش برخورد در بین مردم ایران جایی ندارد و یک روش سوخته است.

دانلود مشروح سخنان آقای مشایی در جمع وعاظ تهران:

http://virologist.persiangig.com/audio/mashaei.zip

 

 

 


والنتاین روز عشق!

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/11/25:: 12:49 عصر

 بسم الله الرحمن الرحیم

ولنتاین/والنتاین روز عشق!

متأسفانه با ترویج فرهنگ غربی در دهه‌ی گذشته و دوران به اصطلاح «گفتگوی تمدن‌ها با تسامح و تساهل در قبال فرهنگ منحط غرب و مقابله‌ی همه‌ جانبه با فرهنگ اسلام در موضوعات و عرصه‌های متفاوت»، تلاش گسترده‌ای برای ترویج فرهنگ «والنتاین» در میان ملل مسلمان و به ویژه ایرانیان صورت پذیرفت. بدون آن که به ریشه، اهداف و تعارض آن با فرهنگ‌ ما اشاره‌ای شود!

والنتاین (Valentine)، داستانی ساختگی مربوط به سده‌ی سوم میلادی در روم باستان است که در سال 2002 توسط رسانه‌های غربی مطرح شد و به سرعت در میان همه‌ی ملت‌ها با فرهنگ‌های متفاوت ترویج شد و جالب آن که حتی در اذهان عمومی جهان غرب نیز این سؤال مطرح نشد که چرا تا کنون به (والنتاین Valentine) اشاره‌ای نشده بود؟ این داستان تخیلی و پوسیده‌ی تاریخی از کجا پیدا شد؟ و چه شد که فرهنگ استثماری به ناگاه آن را شناخت و به یاد بزرگداشت آن و اختصاص روزی به نام روز عشق افتاد؟!

خلاصه‌ی اصل داستان تخیلی بدین قرار است که گفته‌اند: در زمان فرمانروایی «کلودیوس دوم» در روم و در سده‌ی سوم میلادی، به نظامی‌گری توجه بسیاری می‌شد و فرمانروا به خاطر استثمار کامل سربازان، از ازدواج آنها ممانعت می‌نمود. اما کشیشی به نام (والنتاین Valentine) به صورت مخفیانه یا آشکار مبادرت به عقد سربازان با دختران مورد نظرشان می‌نمود.

فرمانروا پس از اطلاع از موضوع، وی را به زندان می‌فرستند، اما او در همان زندان عاشق دختر زندانبان می‌گردد! حال کشیش زندانی، دختر زندانبان را کجا دیده بود؟ چندبار دیده بود که عاشق هم شده بود؟ و به رغم سنت کشیشان به خودداری از ازدواج، چرا هوای ازدواج به سرش زده بود؟ و ... جزء سؤالات مطرح نشده و بی‌پاسخ است.

خلاصه این کشیش عاشق پیشه، به صورت مکرر برای معشوقه‌ی خود کارتی ارسال می‌نموده (حال از کجا این کارت‌ها را می‌آورده و چگونه ارسال می‌کرده نیز مطرح نیست) و روی آن کارت‌ها می‌نوشته: «From your Valentine – از طرف والنتاین تو»! و در نهایت نیز فرمانروا این کشیش عاشق پیشه را می‌کشد.

این داستان بی سر و ته عشقی، به ناگاه توسط آمریکایی‌ها از لا به لای ناکجا آباد کتب تاریخی یویانی پیدا می‌شود و روزی به نام روز عشق نامگذاری شده و فرهنگ منحط آن در دنیا منتشر می‌گردد(؟!)

علت اصلی نیاز فرهنگ و سیاست امپریالیسم غربی به چنین سوژه‌ای، خالی شدن از هر نوع محتوا و کشش انسانی، معنوی و عرفانی و خلاء ایمانی بود که ناخودآگاه و از روی فطرت منجر به ازدیاد گرایشات مذهبی در آمریکا و اروپا به ویژه در میان جوانان می‌گردید که در این میان ازدیاد گرایش به اسلام به عنوان زنگ خطری بود که در سنای آمریکا و اتحادیه اروپا بدان تأکید شد. لذا سعی کردند با بنا کردن چنین روزی به نام «روز عشق» و مسیحی جلوه دادن آن، هم خلاء را پر کنند و هم تبلیغاتی برای مسیحیت به انجام رسانند.

اگر چه این معانی، به ویژه در میان ملت شیعه‌ و ایرانی، که از یک سو قدمت پیدایش تمدنشان (مانند انگلیس، آمریکا و ...) به کشف مناطق بکر جغرافیایی توسط دزدان دریایی نمی‌رسد و از تاریخ غنی ملی چند هزار ساله برخوردار هستند و از سوی دیگر از سرچشمه‌ی فرهنگ غنی اسلام و تشیع که سرتاسر معنویت، عشق و محبت است برخوردار می‌باشند، رنگ و بوی پایداری نخواهد داشت.

اما، توجه به یک نکته بسیار ضروری است: همیشه تغییر گفتارها، تغییر رفتارها را به دنبال دارد و تغییر رفتارها نیز منجر به تغییر ساختارها می‌گردد و این همان هدفی است که غرب از ترویج فرهنگ خود در میان جوامع اسلامی تعقیب می‌کند.

بدیهی است مردمی که به جای عشق ورزیدن به خدای محبوبشان در هر لحظه و اقامه‌ی نماز و راز و نیاز عاشقانه با معشوق در هر روز حداقل 5 وعده، فقط یک روز در سال را روز عشق بدانند و معشوق را نیز دختر یا پسری که امسال با او دوست شده‌اند و شاید تا سال دیگر چند بار تغییرش دهند، بشناسند، دچار همان خلائی می‌شوند که مردمان غرب دچارش شده‌اند!

بدیهی است در فرهنگ غنی ما، چنین خلائی وجود ندارد و عمده‌ی مردم، به جای امیرالمؤمنین و ادبیات عاشقانه‌اش در دعای کمیل که با قلبی سرشار از عشق می‌گفت: «کجایی ای محبوب قلوب صادقین و این غایت آرزوی عارفین» و به جای عشاقی چون فاطمه‌ی زهراء علیهاالسلام، امام حسن و سیدالشهداء‌ و دیگر انسان‌های کامل، آن کشیش خلاف پیشه را اسوه‌ی عشق و عاشقی قرار نمی‌دهند. و سالروز تخیلی و استثماری (والنتاین Valentine) را ، در کنار سالروزهای عشق و عشق‌بازی حقیقی، چون شب‌های قدر، عرفه و ... قرار نمی‌دهند و عشق‌های مجازی با اداهای مصنوعی را جایگزین عشق‌های واقعی با محبت‌های صادقانه نمی‌گردانند و اجازه نمی‌دهند عشق و عاشقی نیز همانند غرب به سکس زودگذر و غم‌بار برای طرفین و در نهایت ناامیدی و سنگ مسلکی و حیوان صفتی مبدل ‌گردد و نمایش دروغین، کلک و حقه، جای ابراز عشق‌های صادقانه و تعهد‌آور را بگیرد.

خداوند متعال، آن عاشق و معشوق حقیقی، در خصوص نوع عشق و محبت بندگان خود می‌فرماید:

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه‏ (البقره – 165)

بعضى از مردم به جای خدا، همتایانى [برای او] اختیار مى‏کنند و آنان را مانند دوست داشتن خدا، دوست می‌دارند. ولى آنان که ایمان آورده‏اند شدت محبتشان به خداوند است [ما بقی محبت‌های آنان در راستای محبت الهی قرار دارد و اگر ببینند کشش یا جذبه‌ای سبب دوری آنها از محبوب می‌گردد، به آن دل نمی‌بندند].

منبع: سایت شبهه به نقل از رجا نیوز


دعای پیامبر اعظم ص در حق مومنان آخرالزمان

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/11/24:: 9:19 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

سالروز رحلت پیامبر اعظم ص و شهادت مولایمان امام حسن مجتبی علیه السلام و امام رضا ع تسلیت باد.

امام محمد باقر علیه السلام فرمود:

روزی پیامبر ص در میان اصحابش دو بار گفت:« پروردگارا! برادرانم را به من برسان!»
اصحابش گفتند:« ای رسول خدا، مگر ما برادران تو نیستیم؟!»
پیامبر فرمود:« نه، شما اصحاب و یاران من هستید! برادران من کسانی در آخرالزمان هستند که مرا ندیده‌اند اما به من ایمان آورده اند. خداوند آنان را پیش از آن که از پشت پدرانشان و رحم های مادرانشان خارج شوند، با نام و نام پدرانشان به من معرفی کرده است. پایداری هر یک از آنان بر دین خود بیشتر از کسی است که در شب تاریک، خارهای درخت « قتاد » را با دست بکَنَد یا آتش سوزانی را (در دست) بگیرد. آنان روشنی‌بخش تاریکی‌ها هستند و خداوند آنان را از هر فتنه‌ای نجات می‌دهد

انشاء الله مردم بصیر امروز ایران اسلامی مشمول این حدیث رسول گرامی اسلام هستند که فتنه های عظیم شیاطین آنها را منحرف نمی کند. 

منابع:
بحارالانوار 52 / 123 و 124 حدیث 8 ---------- بصائر الدرجات


اینهم ما! و سران فتنه!

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/11/24:: 8:56 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

خوب 22 بهمن هم مثل همه ایام الله دیگه مال حزب الله ماند و حزب الشیطان مثل کف روی آب یا خاکستر بر سنگ (تعبیر قرآن) بر باد رفت. توصیه می کنم موضع گیری نخبه !!! های ساکت در این چند ماه رو بعد از راه پیمایی بی نظیر مردم بخوانید. می توانید سایت های آفتاب و تابناک رو در این مورد ببینید. می بینید که چگونه عجولانه دارند خودشان را قاطی مردم می کنند و تحلیل های عمیق!! در مورد نقش افراطی ها در حوادث پس از انتخابات ارائه می کنند و خودشان را در موضع مستقیم! اعتدال می گذارند.

گویا سران فتنه هم می خواسته اند قاطی مردم شوند تا آنها را به نفع خودشان مصادره کنند و لی مثل کف مجبور به ترک زلال اقیانوس مردم شده اند(با پوشش پارچه! ای. اینجا و اینجا)

این هم فینگیلی های ما در راهپیمایی و یک عکس دیگه که شکارش کردیم:


از نردبان 22 بهمن ما بالا می روید چون خودتان روز ندارید!

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/11/20:: 6:42 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

در ارتباط با آنچه جدیدا موسوی درباره 22 بهمن گفته و از فرقه سبز خویش خواسته باحفظ هویت! در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کنند؛ این متن را بخوانید:

نه،آب لازم نبود؛به اندازه کافی شسته بود باران،مزار یاران را.

"به لاله در خون خفته"،اگر دعای مادران شهدا نبود باران نمی آمد.خدا جای حقی نشسته است؛آقای قالیباف!،تونل توحید را دیدم؛زیباست اما شیفتگان خدمت هر از چندی یک دفاعی هم از ولایت کنند راه دوری نمی رود.تونل توحید زیباست اما دفاع از ولایت،از آن زیباتر است.

جناب شهردار،با وجود این همه شن و ماسه و سایت های برف روبی و بیل و کلنگ مکانیکی،که از تابستان در خیابان های تهران کار گذاشته اید،می دانید چرا برف نمی آید؟شما می خواهید با سو استفاده از نزولات آسمانی،مدیریت شهری را به رخ شهروندان بکشید.خدا غرور دارد و اجازه استفاده ابزاری از نعمات آسمانی اش را به شهرداری به مجلس به دولت حتی به سران فتنه نمی دهد.دم خودم گرم؛همه را با هم زدم!

خدایا!خدایا!تا انقلاب مهدی خمینی را که نگه نداشتی اما از نهضت خمینی محافظت بفرما.

کارهای خدماتی با ما،دفاع از ولایت فقیه با تو.افتتاح تونل توحید با ما،اقتدار نظام با تو.خدمت به ملت با ما،پاسداری از آرمان های انقلاب با تو.سکون از ما،حرکت از تو.سکوت از ما،حرف زدن با تو.خوردن نان امام با ما،تنظیم و نشر آثار حضرت امام با تو.

در ثانی،الان سازمان بازرسی به دوشغله ها گیر می دهد و عده ای هم دفاع از ولایت را شغل حساب می کنند.البته یک عده هم شغل حساب نمی کنند؛چون به جای حقوق و مزایا دردسر دارد و از همه بدتر بازنشستگی اش پیش از موعد نیست!از نظر ایشان دفاع از ولایت شغل سخت و زیان دهی است.

همین ها می خواهند به رهبر ما به علمدار انقلاب،"جام زهر افتخاری"،"مظلومیت افتخاری" و "تکرار تاریخ افتخاری" بدهند.افتخار رهبر ما به ایستادگی،پای پرچم امام است.افتخار مولای ما ایستادن پای آرای 40 میلیونی ماست.به "آقا"، ما باید خسته نباشید بابت رهبری بگوییم،نه شما "دکترای افتخاری" بدهید.بعد از 20 سال نشناخته اید هنوز مولای ما را.شک نداشتم که مولا دست رد می زند به سینه این عناوین پر طمطراق.خدایا!یار و یاور مولای باش در این رسالت خطیر.

خدایا!تا آخر همین هفته برف رحمت خود را بر زمین تهران بنشان تا مدیریت شهری،توان خود را در ارائه خدمت به رخ ما بکشد؛"اللهی العفو"،نه! بلند بگو:"اللهی البرف".

به خودت قسم خدا،یک هفته دیگر برف نیاید،اینها موضوع را سیاسی می کنند؛می کشانند به مطبوعات و مدعی می شوند مخالفان شهرداری،جلوی بارور شدن ابرها را گرفته اند و با تنگ نظری اجازه تردد را به یک جبهه هوای پر فشار نمی دهند و به دانه های برف برای ورود به آسمان کشور ویزا نمی دهند.آقای قالیباف،من اشک شما را در مرسم افتتاح تونل توحید دیدم و چند روز قبل دیدم که مادر شهیدان تقوی سر مزار فرزندانش "محسن" و "حسن" داشت از بی بصیرتی خواص و مظلومیت "آقا" خون گریه می کرد.

نه،من اصلا منظورم از خواص،آقای قالیباف نیست.همه تان که دارید این مقاله را می خوانید؛یک هیچ به نفع من!فریب خوردید از ژورنالیسم این قلم.من اصلا در افکارم تجدید نظر اساسی کرده ام و دیگر به این آقایان،"خواص" نمی گویم.کجای بصیرت این حضرات،نکته خاصی دارد که من به آنها بگویم "خواص"؟

گلیم باف روستای شهید آباد مازندران از نظر من خواص است.خواص،حسن آقا،بقال سر کوچه ماست که روی شیشه مغازه اش نوشته:"نسیه نمی دهم به خصوص به دشمن".خواص،آقا رمضون،مکانیک چهار راه استقلال است که در انتخابات به موسوی رای داد اما حالا خودش می گوید:مثل سگ پشیمان است.

من تنها خواهشم از این "عوام"(باز هم منظورم قالیباف نبود؛دو هیچ!) این است که هر از چندی یک حرفی بزنند؛7 ماه وقتی عده ای از عوام،سکوت می کنند،آدمی در قدرت تکلم ایشان دچار شبهات اساسی می شود.خواهش می کنم آقایان،گاهی یک حرفی بزنید.اصلا مسائل سیاسی را بی خیال.درباره قضاوت مظفری زاده در دربی صحبت کنید.یک حرف بزنید راجع به دعوای شیث رضایی و علیرضا حقیقی.همچین سکوت کرده اید،ما خیال می کنیم نکند زبانم لال،شما "لال" شده باشید؛آخر کل زندگی تان شده "پانتومیم"...حالا ولش کن.برگردیم به همان قطرات باران.چه زیباست وقتی قطرات باران بوسه بر قبور یاران می زند.چه زیباست وقتی گنجشک ها از روی قبر شهید گمنام،گندم نذری مردم را می خورند و آواز سر می دهند.

باران،فاتحه "حضرت آیت آلله آسمان" است برای شهدا.آنها که برای لشکر کفر دلیل می آورند،"حجت الاوباما" هستند،نه "حجت الاسلام".محسن کدیور "حجت الهیلاری" است و عده ای به اسم درس خارج،حوزه علمیه را به دانشگاه کمبریج فروختند و شدند؛"آیت البلر".حجت اسلام شهدایی هستند که با وصیت نامه شان با همه ما اتمام حجت کردند.

حجت اسلام،باران است...و این باران،نیامد نیامد،عدل در شب اربعین ثارلله بر لب تشنه زمین فرو آمد.بیایید با هم به شکرانه این باران "زیارت اربعین" بخوانیم سر مزار یارن؛"اشهد انک وفیت بعهد الله و جاهدت فی سبیله حتی اتیک الیقین.فلعن الله من قتلک و لعن الله من ظلمک و لعن الله امه سمعت بذلک فرضیت به.اللهم انی اشهدک انی ولی لمن والاه و عدو لمن عاداه.بابی انت و امی یابن رسول الله".آه،این روزها ابر و باد و مه و خورشید و فلک دارند با آدمی حرف می زنند و ما به عمر و زید مشغولیم.

فتنه بزرگتر،اشتغال ما به سران فتنه و ندیدن خود فتنه است.این روزها آخرین روزهای زمین است.این روزها آخرالزمان است و خدا دارد آخرین حرف هایش را به ما می زند.این روزها خدا دارد با ما اتمام حجت می کند.ما آخرین فرزندان آدمیم.خانه ما آخرین خانه کوچه بنی هاشم است.بنی هاشم اعضای یک پیکرند و بنی آدم شقه شقه شده است."محمد" ناموس ماست و "حوا" ناموس "آدم".مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی،نام هر نامردی که فکرش را بکنی،روی اسمش است.با دردکشان هر که درافتاد،ورافتاد.این روزها هر کس در فکر دفاع از ناموس خویش است. گذشته از انسان هایی که ناموس جایی در قاموس شان ندارد،بزرگی انسان ها را به ناموسی که دارند باید سنجید.اغلب آقازاده ها ناموس شان جیب پدران شان است.یکی مثل اکبر گنجی اصلا با مقوله ناموس نسبتی ندارد.آدمی که ناموس داشته باشد منکر امام زمان نمی شود.فردوسی پور ناموسش SMS برنامه 90 است.بزرگی آدم ها به میزان بزرگی ناموسی است که دارند.ناموس ملت ما اما انقلاب اسلامی است.بزرگ ترین انقلاب این قرون ماضیه.دین محمد ناموس ماست:"الاسلام یعلوا ولا یعلی علیه".خمینی ناموس ماست؛بت شکنی بزرگ از تبار ابراهیم.خامنه ای ناموس ماست؛بزرگی او را باید از دشمنان بزرگی که در آمریکا و اسراییل دارد شناخت و ما حرف مفت نمی زنیم؛ما درست از لحظه پیروزی انقلاب،مسلمان شده ایم.اسلام ننه بزرگ اجداد ما ناب نبود.روی طاقچه بود.سجاده را باید روی آتش انداخت.روی فرش،ابن ملجم هم بلد بود نماز بخواند؛تازه با تعقیبات!

در مبارزه باید قامت بست،نه در پستو.

"سلمان" باید بود نه مسلمان.شمر هم مسلمان بود.پز ندهید که ما قبل از 22 بهمن هم مسلمان بودیم.قبل از 22 بهمن هم ریش می گذاشتیم.

ریش باید ریشه در تیشه جهاد داشته باشد نه نهال باغچه پدر بزرگ.

اسلام با خاله بازی فرق می کند.نماز را یزید هم می خواند.شما غلط کردید که قبل از انقلاب هم مسلمان بودید.شما احترام امام ما را نگه نداشتید و دارید از ادب ما از صبر ما بد برداشت می کنید.قیام علیه نفاق،بی ادبی نیست.هالو بودن با مودب بودن فرق دارد.خمینی نبود،شما رو به قبله اعلی حضرت دراز به دراز شده بودید.خمینی نبود،برای یک یا حسین گفتن باید صد بار به خودتان می لرزیدید.

خمینی نبود،اسلام شما و آبا و اجدادتان چه خطری برای آمریکا و انگلیس داشت.حالا همه تان زبان باز کرده اید و به اسم کوبیدن فدراسیون فوتبال،حرف های سیاسی می زنید.آقای ضرغامی!SMS،درست در شبی ناموس عادل خان شد که دشمن برایش نقشه کشیده بود و شما غلط نکنم آن شب خواب بودید.اینها ما را با مدیران رسانه ملی  عوضی گرفته اند.بنازم پربیننده ترین برنامه رسانه ملی ما را با این ناموسش!

ما صدا و سیمایی می خواهیم که ناموسش خون شهدا باشد.وقتی ناموس BBC چرچیل است و ناموس VOA اسراییل،ناموس تلوزیون ما هم باید "انقلاب اسلامی" باشد.البته دور برتان ندارد.ما آنقدرها هم که شما فکر می کنید تنها نیستیم.دعوای ما طلبگی است.یک سیلی در 9 دی به گوش تان خواباندیم که معلوم شود بی شمار کیست.

آری،این بار روی سخنم با شماست.غلط کردید  که شما بی شمارید.شما فقط زبان تان دراز است.شما از خودتان هیچ ندارید.شما آویزان شده اید به روزهای ما.شما شده اید آدم شعارهای ما.شما چشم به شرف ما دوخته اید.حلقوم شما پر شده از فریادهای ما.شما از فرط فقر و نداری،کاسه گدایی جلوی آرمان ما دراز کرده اید و دارید از روز پیروزی ما گدایی می کنید.ما امسال روز شکست شاه را به روز شکست شاه دوستان مبدل خواهیم کرد.ما 22 بهمن امسال معلوم می کنیم بی شمار کیست.اگر شما روی اسکناس مقدس جمهوری اسلامی شعار می نویسید،ما ثابت خواهیم کرد آمریکا باز هم دلارهای خود را به دور ریخته است.شما استادید در حرام کردن دلارهای آمریکا.شما چون کم اید،عرضه براندازی ندارید.برانداختن رژیم کار امام ما بود که یک ملت بی شمار و پر از شور و شعور و شعار حامی اش بود.انقلاب کردن علیه انقلاب اسلامی بر تن شما لباس گشادی است.رهبری انقلاب به خمینی می آمد نه به شیخ بی سواد.شما غلط کردید که بی شمارید.شما فقط زبان تان دراز است.من روی سخنم با آشوبگران عاشوراست.شما غلط کردید که شهید داده اید.شهید جایش در بهشت است.

کشته های شما بوی جهنم می دهند.جمهوری اسلامی اگر هم کسی را به درک واصل کند،طرف به هلاکت رسیده است.کسانی که شهادت را خشونت طلبی می دانند به شهادت نمی رسند،به هلاکت می رسند.غلط کردید که بی شمارید.شما فقط زبان تان دراز است.تعداد شما چیزی بیشتر از قبور تنگ و تاریک اجدادتان در قطعه منافقین نیست.نسل شما بر می گردد به مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی.متوجه منظورم که هستید؟

بگو با که هستی،تا بگویم نسلت به که بر می گردد.ما با خمینی هستیم،نسل مان برمی گردد به "علی".ما با خامنه ای هستیم؛نسل مان به "عمار" برمی گردد.شما با بد کسانی هستید و الا نسل تان به "سقیفه بنی ساعده" بر نمی گشت.بی شمار ماییم که 300 هزار شهید تقدیم انقلاب کردیم.شما در عاشورای 61 بی شمار بودید.شما زمان "علی" بی شمار بودید.الان دایناسورها باید امیدوار باشند؛این نسل شماست که منقرض شده است.این بوی الرحمن شماست که بلند شده است.هیچ خری اسم بچه اش را "ابوموسی اشعری" نمی گذارد.شما حتی اگر خوارج هم باشید باز از نام مولای ما "علی" استفاده می کنید.شما کفگیر براندازی تان به ته دیگ خورده است.غلط کردید که بی شمارید.شما فقط زبان تان دراز است.

جمهوری اسلامی حتی اگر رژیم دیکتاتوری هم باشد،باز گلوله اش را برای گلوی شما حرام نمی کند.شما بچه تر از آن هستید که جمهوری اسلامی تیغ اش را حرام حلقوم شما کند.نمی دانم این دعا این ادعا درست باشد یا نه،اما کاش جمهوری اسلامی سقوط کند تا ما به شما انقلاب کردن را یاد بدهیم.شما سر رقاصه های تان روسری کرده اید تا ما خیال کنیم با یک مشت آدم مذهبی طرفیم.شما را ول کنیم،اینجا را می کنید آنتالیا.غلط کردید که مذهبی هستید.مذهب شما رساله زن بیل کلینتون است.ما در روز قدس،روزه خوردن شما را دیدیم اما در روز عاشورا نماز خواندن تان را ندیدیم.شما کلاس تان پایین است؛به "تسبیحات اربعه" نمی خورد.لیاقت شما همین عرفان های مجازی است.در 100 صفحه،هیچ کس "بایزید بسطامی" نمی شود.ما نان شهدا را می خوریم،شما نان آمریکا را.ما در هوای انقلاب اسلامی سیر می کنیم و شما در فضای سایبر.خانم معلم شما هیلاری کلینتون است و معلم ما "خانم زینب".سوگند به زبان آتشین خواهر حسین، که شما غلط کرده اید اگر مستقل باشید.شما سر گرفتن دلارهای آمریکا با هم دعوای تان شده و به جان هم افتاده اید.غلط کرده اید که "ملی" هستید.ملی،پیر پاتال های نهضت آزادی نیستند؛اینها می خواستند ملت را به جدایی طلبان بفروشند.اینها ستون پنجم دشمن بودند در جنگ و می خواستند خیلی قشنگ صدام را برادر صدا کنند.ملی مذهبی،شهدای انقلاب اسلامی اند.ملی مذهبی،مولای ما "خامنه ای" ایست که با تن مجروح،پای رای ملت چون کوه،استوار و با شکوه ایستاده است.شما واژه های ادبیات را دزدیده اید.شبیخون زده اید به القاب ناب.ملی مذهبی،شهدای ما هستند که اجازه ندادند آمریکایی ها به شما بگویند برده.

اگر شهدای ما نبودند شما نه ملیتی داشتید و نه مذهبی و باید برای سگ اوباما استخوان پرت می کردید.شما غلط کردید که شهید داده اید."جلایی پور" مرد است وصیت نامه برادران شهیدش را برای شما بخواند.نام هیچ یک از سران فتنه در وصیت نامه هیچ شهیدی نیست.هر چه هست "ولایت فقیه"است.غلط کردید که خانواده های شهدا با شما هستند.همین پنج شنبه ای از 64 مادر شهید پرسیدم که:سران فتنه را قبول دارید یا نه؟کاش می شد می نوشتم که جملگی گفتند:می خواهیم سر به تن این...نباشد.در خود خانواده همت هم اگر بنا را بر دموکراسی بگذاریم،شک نکنید سینه چاکان ولایت بیشترند.

آیا پدر به رحمت خدا رفته همت،خانواده همت نیست؟آیا مادر پیر و مهربان همت،خانواده همت نیست؟اصلا همت را چه کسی بزرگ کرد؟آیا برادر همت خانواده همت نیست؟وآیا خود همت خانواده همت نیست؟!برادر سردار خیبر،بسیجی خامنه ای است.دل تان بسوزد.شما خودتان روز ندارید و از نردبان 22 بهمن ما بالا می روید.دل تان بسوزد.شما خودتان شهید ندارید از همت و باکری ما آویزان شده اید. من ممنون بسیجیان نسل خودم هستم.بسیجی واقعی بسیجیان خامنه ای هستند.ما موسوی و خاتمی و مایکل جکسون را از زبان شما انداخته ایم و به شما ثابت کرده ایم اینها نامردند؛مرد،"همت" و "باکری" است. عطری اگر به هوا بلند می شود از مزار "پلارک" ماست،قطعه منافقین بوی لجن می دهد.شما خودتان شرف ندارید و چشم به "ای مجاهد ای مظهر شرف ما" دوخته اید.تمام شعارهای شما تقلید از شعارهای ماست.شما از خودتان چیزی ندارید.در فضای مجازی،دختر بازی،می توان کرد اما براندازی نه.جمهوری اسلامی با این قرتی بازی ها سقوط نمی کند.شما فقط خشم انقلابی ما را بیشتر می کنید.شما باعث شده اید ما همه خورده خساب های مان را فراموش کنیم.خدایا شکر که دشمنان ما را از "حمقا" قرار داده ای.ما از همین الان باید به فکر جشن صدمین سالگرد انقلاب اسلامی باشیم.مادر بزرگ من با 80 سال سن امسال می خواهد 22 بهمن به میدان آزادی بیاید.چند سال بود با این بهانه که؛"برای چه بیایم،می دانم به اندازه کافی شلوغ می شود"،راهپیمایی نمی آمد.شما پیرهای ما را جوان کرده اید.مایوس های ما را سرزنده و بی تفاوت های ما را با غیرت.اصلا حالا که فتنه گران را محاکمه نمی کنند،خوب است از ایشان در "همایش احمق های ماندگار" تجلیل شود.شیخ این بار خودش هم نفهمید که چه خدمتی به انقلاب اسلامی کرده است.آری،انقلاب ما بیمه دعای مادران شهید داده است.هفت پشت آن طرفتر عقاید شما هم یک شهید پیدا نمی شود.شما وجود آمدن به "فکه" را نداشتید.شما جگر آمدن به "بازی دراز" را نداشتید.

شما فقط در جهنم بی شمارید.من قبول دارم که در جهنم تعداد شما از ما بیشتر است.من قبول دارم که در قطعه منافقین،بسیجی اروند،سپاهی خرمشهر و ارتشی طلاییه حتی یک قبر هم ندارند.ما در قطعه شهدای گمنام بی شماریم و شما در قطعه منافقین.ما در بهشت زهرا بی شماریم و شما در جهنم هند جگر خوار.ما در خیابان آزادی بی شماریم و شما در بیابان غرب زدگی.ما در آزادگی بی شماریم و شما در هرزگی.پس غلط کردید که بی شمارید.غلط کردید که مرد مبارزه اید.

سوپر مردهای شما خودشان را به شکل زن درآوردند و در رفتند.مرد،خواهران بسیجی من هستند که چادر مشکی شان را از خانم فاطمه زهرا به ارث برده اند.مرد،مادر "شهید رحمتی" است که به من گفت:اگر قوه قضاییه ناتوان است ما حق آشوبگران را کف دست شان بگذاریم.شما غلط کردید که قهرمان هستید.قهرمان های شما همگی به جرم خود اعتراف کردند.شما غلط کردید که امام را قبول دارید.امام همه شما را محارب می دانست.شما غلط کردید که در چارچوب قانون اساسی،معترض هستید.خیال خام شما برگرداندن صندلی شاه است.

شما حتی غلط کردید که دشمن نظام هستید.جمهوری اسلامی بزرگتر از آن است که بچه های گروهبان قندلی دشمن اش باشند.دشمن نظام ما مجهز به 200 کلاهک هسته ای است.شما از اسراییل خط می گیرید.شما غلط کردید که مستقل هستید.امام ما گفت:"اسراییل به دریا دست بزند دریا نجس می شود".شما باید اول خودتان را پاک کنید،بعد منت نظام را بکشید.آقایان فتنه گر، 7 ماه است که نتانیاهو دارد از شما تعریف می کند.شما تیتر یک "معاریو" هستید.رمز جدول "جرازلم پست" نام شما شده است.غلط کردید که در خط امام هستید.اگر امام را قبول داشتید،بیانیه های تان نجس نمی شد.تعارف که نداریم؛باید بروید "طهارت" کنید و هوای نفس تان را آب بکشید.شما غلط کردید که ستون خیمه انقلاب را قبول دارید.7 ماه تمام زورتان را زدید و حالا چون سرتان به سنگ خورده ننه من غریبم می کنید.آقای ایکس،غلط کرده اید راه افتاده اید برای میانجی گری.شما خودتان،اگر شیخ را نخودی فرض کنیم؛دومین نفر لیست سران فتنه هستید.تو پای خودت گیر است.یکی باید میانجی گری کند برای خودت.ما دیگر نه فریب گریه شما را می خوریم،نه فریب خنده تان را.نه فریب ناله تان را،نه فریب نامه تان را.ما خودمان ذغال فروشیم؛با جرج سوروس مذاکره کردی،بگو کردم.دروغ گو دشمن خداست.روح خدا راست می گفت.سربازانش 15 خرداد در "گهواره" بودند.شما چرا راستش را نمی گویید که فرماندهان تان در "ماهواره" بودند؟می دانید چرا انقلاب خمینی گرفت و کودتای شما پا نداد؛آخر خمینی بعد از خدا به ما امید بسته بود و شما بعد از "شیطان بزرگ" به ماهواره ها.آخر ملت خمینی بی شمار بودند و شما این روزها نفس تان به شماره افتاده است.پس اگر حمل بر بی ادبی نکنید:"غلط کردید که بی شمارید"...نه دوستان!اینگونه بخواهیم حساب کنیم،نهج البلاغه سرتاسر غیبت خوارج است.ما آنقدرها با ادب نیستیم که دوباره علی تنها بماند.ادب ما شاید به ز دولت مان باشد اما مودب بودن ما عین ولایت پذیری ماست.ما را خدایی آفریده است که یک سوره قرآن را بدون بسم الله بر محمد نازل کرد.ما شیعه امامی هستیم که گفت:"اشباه الرجال و لا رجال".ما ابوموسی را مودب تر از مالک نمی دانیم.بزرگترین بی ادبی،تنها رها کردن علی است.امروز اما این ما هستیم که بی شماریم؛شما غلط کردید که بی شمارید!

منبع:حسین قدیانی وبلاگ قطعه 26

http://ghadiani.blogfa.com/

 


اسناد 'صهیونیستی' بودن شرکت 'نستله'

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/11/20:: 2:39 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

متاسفانه این روزها تبلیغ محصولات نستله (نسکافه) با فورمتی جذاب از سیمای جمهوری اسلامی پخش می شود. درحالی که فعالان و دلسوزان امت اسلامی سالهاست بر علیه شرکت های صهیونیستی تبلیغ می کنند و سعی در تحریم آنها دارند.

مهم‌ترین عامل ادامه‌ی حیات رژیم ظالم صهیونیستی، قدرت بالای اقتصادی معدودی صهیونیست است که حمایت‌های قاطع امپریالیسم جهانی را برایشان به ارمغان آورده است.

 نژاد‌پرستی و خونریزی رژیم غاصب صهیونیستی بر کسی پوشیده نیست. جنایات سفاکانه‌ی این رژیم را نه تنها مسلمانان، بلکه بسیاری از انسان‌های آزاده‌ در سرتاسر دنیا، بارها و بارها و به شیوه‌های مختلف محکوم نموده‌اند. روشن است که مهم‌ترین عامل ادامه‌ی حیات این رژیم ظالم، قدرت بالای اقتصادی معدودی صهیونیست است که حمایت‌های قاطع امپریالیسم جهانی را برایشان به ارمغان آورده است. حمایت‌هایی که مانع تحقق آرمان‌های میلیون‌ها و چه بسا میلیاردها انسان آزاده د سراسر جهان در توقف جنایات صهیونیست‌های ظالم در سرزمین‌های اشغالی گردیده است.

در این راستا، ملت‌های مسلمان و آزاده به این نتیجه رسیده‌اند که هر نوع رابطه‌ی مشخصاً اقتصادی که منجر به تقویت این رژیم گردد توجیه ناپذیر است؛ و بالمآل تحریم اقتصادی شرکت‌های حامی رژیم صهیونیستی می‌تواند از اهرم‌های فشار مناسب جهت مقابله با این ظالمان به حساب آید.
شرکت تولید کننده‌ی مواد غذایی نستله، از جمله شرکت‌های حامی رژیم صهیونیستی به حساب می‌آید که در سرتاسر جهان دارای شعبه می‌باشد. هدف این نوشتار آشنایی بیشتر با این شرکت است. امید است با روشنگری بیشتر ملت‌ها بتوانیم قدمی در مقابله‌ی جدی و مؤثر با رژیم نامشروع و ظالم اسرائیل برداریم.

ماهیت و پیشینه
«در سال 1866 میلادی، داروسازی به نام هانری نستله در شهر ویوی سوییس، با استفاده از ترکیب شیر گاو، آرد و شکر، غذای جایگزینی را برای نوزادانی که از شیر مادر محروم بودند، فراهم کرد. او تولید این محصول جدید را با نام «لاکتوز فارینا نستله» در سال 1867 شروع کرد.
امروزه نستله، شرکتی چند ملیتی و از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان مواد غذایی و آشامیدنی در جهان است؛ و دفتر مرکزی شرکت نستله در ویوی سوییس قرار دارد.»
نستله ایران در تاریخ 9 اسفند 73 (28 فوریه 1995) نزد اداره ثبت شرکتها و موسسات غیر تجاری به ثبت رسید و در تاریخ 9/9/2001 موفق به اخذ مجوز هیئت وزیران شد و سرمایه گذاری 000/500/42 دلاری آن در دو مرحله زیر انجام پذیرفت. (به نقل از سایت نستله ایران)

شاخه های مختلف نستله!1. خرید امکانات تولیدی موجود از یک شرکت داخلی
2. تولید شیر خشک مخصوص شیرخواران به عنوان یک پروژه جدید
شرکت نستله ایران نماینده فروش انحصاری نستله سوئیس ( اس – آ) و ادارات فروش و توزیع محصولات نستله را نیز بر عهده دارد. نستله سوئیس مالک اعظم سهام نستله ایران بوده و مدیریت این شرکت را نیز برعهده داشته و همچنین تعیین کننده بازارهای هدف و میزان صادرات برای نستله ایران می باشد. تیم نستله ایران متشکل از 180 نفر پرسنل حرفه‌‌ای آموزش دیده است. محصولات شرکت نستله درایران نسکافه،‌کافی میت، ‌شیر خشک بچه‌، سرلاک و مگی می‌باشد. که دراین میان مگی به سفارش نستله ایران در شرکت نستله ترکیه تولید می شود.
طبق اعلام پایگاه اینترنتی نستله‌ی ایران، امور مشتریان نستله با 5000 نفر از خانم های ایرانی ارتباط نزدیک داشته و به آن‌ها آموزش می‌دهد. همچنین این شرکت از 10 ماشین تبلیغاتی برای توزیع و تبلیغ محصولات خود استفاده می‌کند.
همچنین عرضه‌ی رایگان برخی محصولات در برخی محافل و مجالس فرهنگی مانند جشنواره‌ی فیلم فجر (سال 85) آگهی‌های روزنامه‌ها، بیلبوردها، دانشگاه‌ها، اتوبوس‌ها، متروی شهری و... از جمله‌ی فعالیت‌های دیگر تبلیغاتی این شرکت به شمار می‌آید.
همچنین شرکت نستله در اسفند 1384، اقدام به برگزاری یک جشن و مسابقه‌ی بزرگ سراسری در ایران نموده است و برندگان این مسابقه را به تور کشور سوییس فرستاده است.

به ادعای پتیر برابک، «رئیس شرکت نستله که د مصاحبه‌ای با نشریه‌ی اشپیگل در هفتم مه 2001 عنوان کرده‌اند: «ما به عنوان بزرگ‌ترین تولید کننده‌ی مواد غذایی و انواع نوشیدنی در جهان، تقریباً بر زندگی تمام مصرف‌کنندگان در سراسر جهان تأثیر می‌گذاریم.»[3]، تأثیر شرکت  غذایی نستله بر زندگی مصرف‌کنندگان در جهان انکار ناپذیر است.
شاید پذیرش این واقعیت در وهله‌ی اوّل کمی مشکل بنماید ولی باید پذیرفت که این شرکت واقعاً بر زندگی بسیاری از مصرف‌کنندگان جهان تأثیر می‌گذارد، اما در مورد نوع تأثیرگذاری، باید ببینیم که سهامداران و صاحبان این شرکت به چه میزان به ارزش‌های انسانی وفادارند.
"آقای پیتر برابک(Peter Brabeck)، رئیس شرکت نستله، در سال 1998 جایزه‌ی جوبیلی (Jubilee award) را از دست بنیامین نتانیاهو در جشن پنجاهمین سالگرد تاسیس این غده‌ی سرطانی دریافت نمود. اسم وی در لیست منتشر شده توسط (Website Virtual Israel) در 14 اکتبر 1998 در بخش صنایع غذایی دیده می‌شود که صحت این لیست توسط کمیسیون حقوق بشر اسلامی (Islamic Human Rights Commision) به تأیید رسیده است. قابل توجه این که جایزه‌ی جوبیلی، جایزه‌ای است که رژیم اشغال‌گر قدس به اشخاص یا سازمان‌هایی که به منظور توسعه‌ی اقتصادی این رژیم در خاک فلسطین اشغالی سرمایه‌گذاری می‌کنند، پرداخت می‌کند، که سهم نستله از این جایزه 24% از 5/6 میلیون دلار کمک‌های اسرائیل به شرکت‌های حامی اقتصادی این رژیم در سال است."
این شرکت سرمایه‌گذاری در فلسطین اشغالی را در سال 1995با خرید 10? سهام شرکت تولید محصولات غذایی در اسرائیل (Osem) آغاز کرد. دو سال بعد سهام خود را با هزینه‌ی 140 میلیون دلار از 10% به 50.1% افزایش داد. در سال 2002 طی قراردادی، مشمول معافیت مالیاتی رژیم غاصب صهیونیستی شد[5]. همچنین این شرکت در سال 2000 ملیون‌ها دلار جهت توسعه‌ی مراکز تحقیقات (R&D) خود در اسرائیل سرمایه‌گذاری کرده است. [6]شرکت اوسم در سال 2001 حدود 460 میلیون دلار فروش داشته است که 15 درصد آن از صادرات بوده‌است.
شرکت اصلی نستله اکنون در سرزمین‌های اشغالی در شهرک سدیروت است. شهرکی که در شمال غزه ساخته شده است. نیمی از یهودیان این شهرک ظرف 10 سال اخیر به این منطقه مهاجرت کرده اند. نستله در شهرک سدیروت شرکتی به مساحت 700 مترمربع احداث کرده و قرار است مرکز تحقیقاتی با زیربنای 1700 مترمربع در همانجا تاسیس نماید. به طور کلی این شرکت در مناطق اشغالی 4000 پرسنل داشته و در مناطق مختلف اسرائیل 11 شعبه دارد که همگی در مناطق اشغال شده قرار دارد.

همچنین شرکت نستله در سال 2000 میلادی مبلغ 6/14 میلیون دلار به صندوق غرامت هولوکاست واریز کرده است. [8] لازم به یادآوری نیست که این صندوق که مبتنی بر افسانه‌ای دروغین است یکی از منابع تامین مالی رژیم صهیونیستی برای ادامه‌ی حیات خود است.
به اعلام اتاق بازرگانی سوییس، یکی از مهمترین شیوه‌های موفقیت که توسط نستله ارائه شده، این است که مصلحت هر شرکتی در دنیا در این است که به تجارت و بهره‌برداری در اسرائیل بپردازد[10]. تلاش‌های این شرکت و صادرات محصولات تولیدی آن در سرزمین‌های اقتصادی در اوج زمان انتفاضه، رژیم جنایتکار صهیونیستی را از محاصره‌ی اقتصادی نجات داد[11]. علاوه بر این این شرکت با انجام اقدامات خیریه برای شهرک‌نشینان اشغالگر یهودی، باعث ایجاد حس زندگی بهتر برای آنان گردیده است. لذا آنان را به ماندن در سرزمین‌های اشغالی امیدوار کرده است.
حال به صحبت‌های پیتر برابک باز می‌گردیم؛ این شرکت بر زندگی بسیاری تأثیرگذار است ولی چگونه می‌تواند ادعای تأثیرگذاری مثبت بر زندگی انسان‌ها داشته باشد و حال آن‌که به دلیل حمایتش از ظلم اسرائیل، مورد تحریم گروه‌های آزاده‌ی بسیاری در سراسر جهان واقع شده است.
البته این سوای شایعات و حقایقی است که سخن از تأثیرات منفی این شرکت از بعد فنی و تولیدات می‌گویند؛
"در سال 1977 بود که نستله به خاطر توزیع گمراه کننده شیر خشک به جای شیر مادر ، در معرض تحریم جهانی قرار گرفت؛ دلیل آن واضح بود. شیر خشک موجب بیماری شیرخوار می‌شد چراکه مواد مختلف طبیعی را که در شیر مادر یافت می‌شود دارا نبود، ونیز بخاطر قیمت بالای آن، مادران ناگزیر آن را با آب بیش از اندازه مخلوط می‌کردند، که این امر سبب سوءتغذیه  طفل شیرخوار می‌گردید.  علاوه بر این، آبی که جهت مخلوط کردن آن استفاده می‌شود، در بسیاری از نقاط جهان آب غیر مناسب برای نوشیدن است. در ضمن اگر مادر دائماً به طفل خود شیر خشک بدهد، شیر او خشک خواهد شد؛ و این در حالی بود که نستله، مقدار زیادی از این شیر خشک‌ها را- با رویکردی تبلیغاتی -در بیمارستان‌ها به طور رایگان توزیع کرده بود و در نتیجه بسیاری از کودکان از لذت مکیدن پستان مادر محروم و دچار سوء تغذیه شده بودند.
پس از چنین ماجرایی در سال 1984 گروه‌های خواهان تحریم نستله، این شرکت را مجبور کردند تا تحت نظارت سازمان بهداشت جهانی از تبلیغات فریب آمیز (چون افزودن نوشته‌ی شیر مادر بر جعبه شیر خشک) برای تولید شیر خشک بپرهیزد. اما در 1988 دوباره وضع به حالت قبل بازگست.
وزارت بهداشت و درمان ایران نیز، بیش از 15 سال هیچ‌گونه مجوزی برای واردات محصولات شیر خشک تولیدی نستله صادر نکرده است و محصول این شرکت به شکل غیر قانونی وارد کشور می‌شده است."

"همچنین به گزارش پایگاه اینترنتی خبرگزاری فرانسه گروه طرفدار محیط زیست "صلح سبز" از شرکت غذایی نستله خواسته است از حق ثبت یک نوع قهوه‌ی تراریخته و سایر مواد غذایی اصلاح شده‌ی ژنتیکی صرف‌نظر کند. بر طبق این گزارش، این گروه طرفدار محیط زیست در آستانه‌ی نشست عمومی سالانه‌ی شرکت نستله، با انتشار بیانیه‌ای این درخواست را داشته است. در این بیانیه خطر چنین پروانه‌های ثبتی بر اقتصاد، بوم‌شناسی (اکولوژی) و سلامت، غیر قابل قبول بیان شده است.
صلح سبز افزوده است: با این حال پروانه‌ی ثبت نشان می‌دهد نستله، همچنان به دلایل اقتصادی به دنبال مهندسی ژنتیک است و در تلاش است کنترل کامل تولید غذا را بدست گیرد."
بر اساس گزارشی که نشریهی فوربس در اردیبهشت1383 به نقل از سازمان جهانی کار منتشر کرد، نستله برای تولید شکلات از کارگران خردسال استفاده میکند. در بررسی های بعدی مشخص شد بیش از دویست و پنجاه هزار کودک افریقایی در مزارع این شرکت در غرب آفریقا کار می کنند.
همچنین برخی نشریات خبری را منتشر کردند که: "هزاران کودک چینی بر اثر مصرف شیر خشک «نستله» بیمار شده‌اند. مقامات بهداشتی چین، اعلام کرده‌اند که بر اساس استانداردهای بهداشتی این کشور، میزان مجاز ید موجود در هر 100 گرم شیر خشک برای شیرخواران، 20 تا 150 میکروگرم است؛ در حالی‌که در شیر خشک‌های شرکت مذکور بیش از 150 میکروگرم ید موجود بوده است که مصرف آن منجر به ورم غده‌ی تیروئید خواهد شد. بر همین اساس، شرکت نستله، از دولت و مردم چین عذرخواهی کرده است!"

نستله کودکان را می‌کشد!
این شعاری بود که 30 سال پیش سوییس را تکان داد و از خواب بیدار کرد. خجالت‌آور بود که نهایتاً نستله فقط علیه پدید آورندگان این شعار شکایت کرد و سعی نمود که صدای مخالفان را در گلو خفه کند. دنیا واکنش بزرگی به این محاکمه نشان داد و خطرات سودجویی از طریق غذای مصنوعی نوزادان، جواب خود را با بحث و جنجال مردم گرفت.
عواقب عمده‌فروشی شیر خشک نوزادان و خطر بیماری ناشی از آن اولین بار 70 سال پیش به آگاهی عموم مردم رسید. “The Baby Killer” خبری را منتشر کرد که بر اساس حقایقی از تحقیقات در افریقا استوار بود و با کمک مثال‌ها و عکس‌هایی متأثر کننده عواقب منفی احتمالی این محصولات را ارائه کرده بود. این خبر مکرراً به چاپ رسید و به زبان‌های مختلف ترجمه شد.
در همان سال گروهی کاری از سوئیس به نام “Dritte Welt Bern” به ترجمه آلمانی این مقاله همت گمارد و آن را با تیتری نو و تحریک کننده – نستله کودکان را می‌کشد!- به چاپ رساند. این گروه در مقدمه متذکر شده بود که علیرغم واکنش غیر اخلاقی نستله، خود را ملزم می‌داند که توجه عموم مردم سوئیس- سرزمین مادری نستله- را به نتایج این تحقیقات معطوف کند.
از جملهی سیاست های مهم دیگر این شرکت برای توسعهی سودآوری خود، تلاش بارز جهت تغییر الگوی مصرف در مصرف کنندگان می باشد. "" فعالیت شرکت نستله و سیاست توسعه فروش شیر خشک برای اطفال، یکی از مشهورترین نمونه‌های نفوذ خارجی در الگوهای مصرف خصوصاً در کشورهای جهان سوم، است . این شرکت برای ترویج فرآوردهای غذایی خود و جایگزین کردن آنها به جای شیر مادر سیاست فعالی را به مرحله اجرا درآورد. برای این منظور روشهای متفاوتی به کار گرفته شده است :

1ـ توزیع مجانی و غالباً خانه به خانه ی بطریهای شیر و محصولات لبنی ( لاکتوژن )
2ـ اجرای برنامه‌های تبلیغاتی در بیمارستانها و زایشگاهها. این برنامه‌ها توسط مأموران خاصی موسوم به «پرستاران شیر» صورت می‌گرفت ، این پرستاران یونیفورم سفید می‌پوشیدند و نتیجتاً به راحتی می‌شد آنها را با کارکنان بیمارستان اشتباه گرفت .
3ـ توزیع مجانی کارتهای مربوط به وزن نوزادان با تبلیغ لاکتوژن . جمله‌ای با این مضمون هم در این کارتها نوشته شده بود که مادران تاحد امکان باید کودکان را با شیر خود تغذیه کنند . اما عملاً چند درصد مادران قادر به خواندن این نوشته بودند؟
4ـ تبلیغات تلفیقی در بیمارستانها و رادیو . در اینجا گفته می‌شد که مصرف این فرآورده‌ها، نیرو و قدرت به کودکان می‌بخشد( برای مثال این دو موضوع درنیجریه اهمیت زیادی دارند). در جامائیکا تبلیغ به این شکل بود: «لاکتوژن باعث نیرومندی و سلامتی است » یا «انرژی و قدرت می بخشد».
مصرف شیر خشک همراه با برخی نمادها ، یعنی «نو»، «بهتر» و نظایر آن بود. دکتر تی. ان ملت نلیما در باب آگهی تبلیغاتی که در سال 1974 به مدت دو سال در رادیوی کشور سیرالئون پخش می‌شد، می‌نویسد : « در آگهی ، مادر از کودکش می‌پرسید که آیا لاکتوژن را دوست دارد؟ کودک با خنده شدیدی پاسخ می‌داد: اوم،‌اوم... مادرانی که این آگهی را می‌شنیدند معتقد می‌شدند که لاکتوژن برای کودکان بهتر از شیر مادر است . اینان نمی دانستند که در این آگهی در واقع یک مونتاژ صداست .
یعنی در آغاز سوال مادر از کودک ضبط شده و سپس صدای قهقهه و خنده کودک، که علت آن قطعاً چیز دیگری و احتمالاً همان شیر مادر بود ، به آن افزوده شده است» در حال حاضر شیر خشک در بسیاری از کشورهای جهان سوم مصرف بسیار وسیعی دارد.
خبرگزاری برنا نیز در 10 آبان 1387 در خبری اعلام کرد: "در زمستان سال 1383، صدها پرنده، دام و حیوان خانگی در ونزوئلا مردند. کارشناسان علت مرگ را بیماری کبدی ناشی از مواد غذایی آلوده تشخیص دادند. این مواد غذایی توسط نمایندگی نستله در این کشور توزیع شده بود. مجلس ملی ونزوئلا نستله را مقصر شناخت و آن را به پرداخت غرامت محکوم کرد."
این‌ها همه بیان‌گر گوشه‌ای از عدم تعهد این شرکت در قبال زندگی و ارزش‌های انسانی می‌باشد و نشان می‌دهد ادعای آقای برابک مبنی بر تأثیر مثبت این شرکت بر زندگی بشر عوام‌فریبی و تبلیغات پوچی بیش نمی‌باشد.

حامیان صهیونیست!ما تنها نیستیم!
نام شرکت نستله به دلیل این ارتباط وثیق اقتصادی با رژیم صهیونیستی در لیست معتبرترین نهادهای بین‌المللی تحریم اسرائیل موجود است؛ و تاکنون در نقاط مختلف جهان، این شرکت توسط گروه‌های مختلف مسلمان و غیر مسلمان، به دلیل کمک به رژیم صهیونیستی تحریم شده است.
از جمله نهادهای معتبر جهانی که این شرکت را در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی تحریم کرده‌اند، یکی از بزرگ‌ترین اتحادیه‌های تجاری اروپا (UNSION) و یک نهاد مسیحی عمده به نام (Christian Aid) هستند که هر دو غیر مسلمانند. گروه‌ها و نهادهای اسلامی مختلف نیز از چند سال پیش (پس از آغاز انتفاضه‌ی دوم) نستله را در لیست تحریم خود قرار داده‌اند. ده‌ها گروه اسلامی در اروپا و آمریکا، به منظور تحریم شرکت‌های صهیونیستی، سایت تخصصی اینترنتی تأسیس کرده‌اند که در لیست اکثر آن‌ها نام شرکت نستله موجود است.
از جمله نهادهای بین‌المللی دیگر تحریم‌کننده‌ی نستله، اتحادیه‌ی عربی تحریم اسرائیل است که پس از تحریم، این شرکت، ‌با واکنش شدید مدیر عامل نستله مواجه شد. پاسخ رسمی شرکت نستله به تهدید تحریم اتحادیه‌ی عرب در تیر ماه 85 این بود که: «قصد تسلیم در برابر تحریم کشورهای عربی را نداریم.»
سازمان‌های مدافع اعراب در بریتانیا، از جمله سازمانی که (دوستان الاقصی) نامیده می‌شود، برای تحریم محصولات نستله، به دلیل فعالیت آن در اسرائیل، فراخوان داده بوده‌اند. اما هیچ کمپانی از جمله کمپانی نستله و اورئال پاریس، فعالیت‌هایشان را نه به خاطر فراخوان‌های قبلی و نه فراخوان اخیر متوقف نکردند.
گاد پروپر، مدیر عامل Osem در این باره می‌گوید: «نستله تسلیم تحریم نمی‌شود. این که کسی در سوریه تصمیم به تحریم نستله گرفته باشد، به معنای آن نیست که تأثیری بر شرکت داشته باشد. من مطمئنم که شرکت تسلیم نخواهد شد. این موضوع از پاسخ رسمی شرکت به تحریم‌ها، هویدا است".

وظیفه‌ی ما؟
حال سؤال این است:
وظیفه‌ی ما در مقابل این غول اقتصادی حامی ظلم چیست و چگونه می‌توانیم با آن مقابله کنیم؟ و چگونه و چه زمانی   می توانیم  قانون حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین را به طور کامل اجرایی و عملی نماییم؟
... ماده 8
هر نوع برقراری رابطهی اقتصادی و تجاری و فرهنگی با کمپانیها و مؤسسات و شرکتهای وابسته به صهیونیستها در سطح جهان ممنوع میباشد.
بصره: وزارت امور خارجهی جمهوری اسلامی ایران موظف است ظرف مدت یک سال، در حد امکان لیست کامل شرکتها و مؤسسات و کمپانیهای صهیونیست را در سطح جهان شناسایی و به مجلس شورای اسلامی و هیأت دولت ارائه دهد.
(قانون فوق در جلسهی علنی روز چهارشنبه نوزدهم اردیبهشت 1369 مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ19/2/1369 به تأیید شورای نگهبان رسیده است.)

همچنین در تاریخ 29 شهریور 1371 در یک قانون جامع و صریح، مجلس شورای اسلامی قانونی با عنوان «قانون واحده اسلامی» به تصویب می‌رساند که جای هیچ گونه توجیح و سهل‌انگاری باقی نمی‌گذارد:
«ماده 1 - عقد هر گونه قرارداد - چه مستقیم و چه از طریق واسطه با شرکتها یا اشخاص مقیم اسراییل یا با افراد تبعه اسراییل یا افرادی که برای اسراییل‌یا به نفع آن کشور کار می‌کنند صرف نظر از محل اقامت آنان، برای کلیه افراد حقیقی یا حقوقی ممنوع می‌باشد و به ویژه زمانی که این گونه قراردادها در‌ارتباط با معاملات بازرگانی، عملیات بازرگانی یا هر گونه مبادله‌ای بدون توجه به ماهیت آن منعقد می‌شود. شرکتها و مؤسسات ملی و خارجی که در‌اسراییل دارای منافع، شعب یا نمایندگی هستند نیز باید از انجام هر گونه معامله با شرکتها و اشخاص فوق‌الذکر خودداری کنند.»

سخن آخر :
امام خمینی (ره) : " مسلمین باید از استعمال کالاهای اسرائیلی خودداری کنند و رابطه با اسرائیل و عمّال آن، چه رابطه ی تجاری، چه رابطه ی سیاسی حرام و مخالفت با اسلام است."
مقام معظم رهبری(مدّظله العالی): "خرید هر گونه کالایی که موجب تقویت صهیونیسم شود، جایز نیست." (پاسخ به استفتای دفتر نمایندگی ایران در آلمان، 25 اردیبهشت1380)
"باید از معاملاتی که به نفع دولت غاصب اسرائیل- که دشمن اسلام و مسلمین است- خودداری شود و واردکردن و ترویج کالاهای آنان که از ساخت و فروش آن سود می برند، برای هیچ کس جایز نیست. هم چنین خرید آن کالاها از سوی مسلمانان، به خاطر مفاسد وضررهایی که برای اسلام و مسلمین دارد، جایز نیست." (رساله اجوبه الإستفتائات، ترجمه فارسی، پاسخ به پرسش1347)

منبع:سایت عدالتخواهی به نقل از Ommatnews.ir


خروش وبلاگی : الله اکبر خامنه ای رهبر

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/11/19:: 6:7 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

به پیشنهاد بچه های قلم الله اکبر خامنه ای رهبر را در دهه فجر به اول نام وبلاگ ها می افزاییم.

لینک های جالب دیگر:

وقتی آفتابه دزد ها را در شهر می چرخانند(فایل صوتی) (فایل صوتی برنامه رو به فردا با حضور آقای مسعود ده نمکی)

بازگشت بنی صدر در دهه سوم انقلاب؟! ردپاهایی از وقایع سال 1360 در 1388 

روایتی تازه از مثلث شوم کودتای بنی صدر
 
 
در این مستند که توسط یک زوج مستند ساز و با سفر به مناطق مختلف و دور افتاده ایران در چهار گوشه نقشه جغرافیایی تولید شده است، با پرسش هایی از مردم مختلف این مناطق، موضوع تقلب در انتخابات و نظر آنها در این رابطه خواسته شده است، که مخاطبان این مستند با پاسخ هایی بسیار شنیدنی این نظر خود پیرامون تقلب در انتخابات را بیان کرده اند.

دانلود کتاب امام خمینی، دانلود کتاب مصباح الهدایه و جنود عقل و ج

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/11/17:: 5:41 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

دانلود کتاب های امام خمینی ره، دانلود کتابهای مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه ترجمه سید احمد فهری ره، و جنود عقل وجهل

گفتم شاید سرور 4shared کند باشه کتابهای امام رو در یک سرور دیگه هم برای دانلود گذاشتم.

کتاب مصباح الهدایه هدیه به کسانی یه که دنبالش بودن و شاید این چاپ رو پیدا نکردن.

mesbah1and2.zip

http://ultrashare.net/hosting/fl/f4c66b417b/mesbah1and2

mesbah3and5.zip:

http://ultrashare.net/hosting/fl/eeee52862c/mesbah3and5

mesbahOlHedayah4.pdf:

http://ultrashare.net/hosting/fl/4db835ac5f/mesbahOlHedayah4

mesbahOlHedayah6.pdf:

http://ultrashare.net/hosting/fl/4a4391375c/mesbahOlHedayah6

mesbahOlHedayah7.pdf:

http://ultrashare.net/hosting/fl/c43ad4561f/mesbahOlHedayah7

 

JonoodeAghlOjahl:

http://ultrashare.net/hosting/fl/1ba470b1e2/jonoodAghl-o-Jahl


دانلود کتاب امام، دانلود کتاب مصباح الهدایة الی الخلافة و الولای

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 88/11/13:: 2:25 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

دانلود کتاب امام خمینی ره:

(بعلت مشکل در دانلود فور شیرد  در دو جای دیگر آپلود شد:

http://virologist.parsiblog.com/Posts/628/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF+%D8%B1%D8%A7%D9%8A%DA%AF%D8%A7%D9%86+%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8+%D9%85%D8%B5%D8%A8%D8%A7%D8%AD+%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%8A%D9%87+%D8%A7%D9%84%D9%8A+%D8%A7%D9%84%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%81%D8%A9+%D9%88+%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A9+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%AE%D9%85%D9%8A%D9%86/

http://virologist.parsiblog.com/Posts/279/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF+%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%AE%D9%85%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%8C+%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF+%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8+%D9%85%D8%B5%D8%A8%D8%A7%D8%AD+%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%8A%D9%87+%D9%88+%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%AF+%D8%B9%D9%82%D9%84+%D9%88+%D8%AC/

)

 

دانلود کتاب مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة تالیف امام خمینی رحمة الله علیه ترجمه سید احمد فهری رحمت الله علیه. (به مناسبت دهه فجر این کتاب نایاب رو گذاشتم)

http://www.4shared.com/file/213431307/fffee6cc/mesbahOlHedayah1.html 

http://www.4shared.com/file/213431911/211f76e/mesbahOlHedayah2.html 

http://www.4shared.com/file/213532792/80b67d9d/mesbahOlHedayah3.html 

http://www.4shared.com/file/213535368/7d251829/mesbahOlHedayah4.html 

http://www.4shared.com/file/213536818/2c84cee1/mesbahOlHedayah5.html 

http://www.4shared.com/file/213546145/92b3a186/mesbahOlHedayah6.html 

http://www.4shared.com/file/213546737/37712adf/mesbahOlHedayah7.html 

و هدیه دیگر دانلود کتاب الکترونیکی جنود عقل و جهل از امام ره:

http://www.4shared.com/file/213430052/48193f3a/___.html


<   <<   36   37   38   39   40   >>   >



بازدید امروز: 304 ، بازدید دیروز: 19 ، کل بازدیدها: 952226
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ