شعر: تمام خودش را به دوش داشت
ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 94/8/20:: 1:4 عصربسم الله الرحمن الرحیم
می رفت، تمام خودش را به دوش داشت
حرف امام خودش را به گوش داشت
این آخری که رفت، شعله می کشید
پیوسته جام تنش را بجوش داشت
بسم الله الرحمن الرحیم
می رفت، تمام خودش را به دوش داشت
حرف امام خودش را به گوش داشت
این آخری که رفت، شعله می کشید
پیوسته جام تنش را بجوش داشت
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا مولاناالحسین و علی اجدادک الطاهرین واولادک الهادین و رحمة الله وبرکاته
درسرزمین شما دعوتم امسال؟
من اربعین شما دعوتم امسال؟
آیا سوار کشتی تان می شوم آقا؟
یک یار خوب و مشتی تان می شوم آقا؟
آری درست! من از کوفه می آیم
دیراست قبول، بموقع نمی آیم
اما غلام سیاهی مرا حساب کنید
شرط انصاف نیست جواب کنید
من تمام دعایم شهادت است آقا
زخمی ام که دوایم شهادت است آقا
قبل از ان البته ظهور می خواهم
قائم آل نور می خواهم
ما همه خسته ایم، مهربان باشید
پیش حق شافع دردمان باشید
درد ما دوا می شود به آسانی
نورتان گربتابد و خراسانی...
بسم الله الرحمن الرحیم
حجاب محدودیت است!
با محدودیت شروع شد اصلا! چی؟ خلقت را می گویم.
نامحدودی بود که فقط خودش بود و حتی نمی شود گفت « فقط خودش بود»!!! چون نامحدودیت اش را مخدوش می کند!
خواست بیافریند و از همین جا محدودیت شروع شد! « اراده خلقت» که محدوده ای بود متفاوت از ماقبل خودش. و این محدودیت ها هی ادامه یافت تا به خلقت های مرتبه به مرتبه رسید و هر کدام بواسطه « حد و حدودی = محدودیتی » از دیگران متفاوت بود.
رسید به خلقت ما: انسان که باز بواسطه محدودیت هایی که تعریف پذیر بود از ملائک متفاوت بود و جدا می شد
زن شد، مرد شد، هرکدام دارای حدودی که اگر نبود نمی شد مرد را از زن و بالعکس، باز شناخت.
و این محدودیت ها آنقدر ادامه یافت و عرش خدا آنقدر بزرگ بود و شد که دریافت های معنوی و اجتماعی و ... خلق شد! و هر کدام داری حدودی و محدودیتی که نشان از خلقت شان بود و باعث ایجادشان!
و حالا حجاب!
محدودیتی که یک مفاهیمی و یک روابط و قرار دادهایی را نشان گذاری می کند و خلق می کند که اگر نباشد آنها هم « عدم » می شوند!
همین
بسم الله الرحمن الرحیم
چهارمین جشنوارهی مجازی کتابخوانی از میان رمان های برتر و مطرح ادبیات ایران و جهان در سه بخش آزاد، نوجوان و کودک از 20 تیرماه تا 30 شهریور برگزار می شود.
جشنوارهی مجازی کتابخوانی با هدف گسترش فرهنگ مطالعه، معرفی رمان های ارزشمند ایران و جهان، ترغیب کودکان و نوجوانان و عموم مردم به مطالعه و… هر ساله برگزار می شود.
شرکت در بخش آزاد و نوجوان این دوره از جشنواره، همانند دوره های قبل بوده و علاقمندان می توانند با مراجعه به سایت جشنواره، از میان رمان های معرفی شده یک یا تعدادی را انتخاب کرده و پس از مطالعهی آنها به چهار سوال تشریحی پاسخ داده و در مسابقه شرکت کنند.
نحوهی برگزاری بخش کودک جشنواره نیز بدین صورت است که والدین کودکان گروه سنی الف و ب ( 4 تا 8 سال) می توانند با مراجعه به تارنمای جشنوارهی مجازی کتابخوانی،پس از خواندن متن داستانی که در سایت قرار داده شده است از کودک بخواهند در صورت تمایل، بر مبنای برداشت خود از داستان، نقاشی بکشند. پس از تهیهی عکس از روی نقاشی توسط دوربین گوشی همراه یا دوربینهای دیجیتال و یا فایل اسکن شده،آن را به سایت جشنواره یا به شماره 09197743348 از طریق تلگرام یا واتس آپ، ارسال کنند.
داوری این دوره از جشنوارهی مجازی کتابخوانی در دو مرحله انجام می شود، در مرحله اول جمعی از متخصصان با معیار های تعریف شده اعم از درست بودن پاسخ، رعایت اصول نگارشی و … تعداد 200 پاسخنامه را برمیگزینند و در مرحلهی دوم جمعی از نویسندگان شهیر و زبده از میان آثار راه یافته به بخش پایانی، برندگان نهایی را انتخاب می کنند. به صد و پنجاه نفر از برندگان طی مراسم اختتامیه ای که با حضور چهره های مطرح فرهنگی، هنری و ورزشی برگزرار خواهد شد،جوائز ارزندهای اهدا خواهد شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت جشنواره به آدرس www.attarlibarary.ir/ketab4 مراجعه کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم
ماشین زمان
همانم. همانِ ده سال پیش، قدری فراختر و عمیق تر. به قدرِ رنج هایی که کشیده ام؛ به قدرِ اندوه هایی که درک کرده ام؛ به قدر دردهایی که چشیده ام، دیده ام و شنیده ام.
به آن دوران که برگردم به همان ضرورت های ده سال پیش انتخاب هایم همان است با چاشنیِ اندوهِ بزرگ تر، رنجِ عمیق تر و دردِ شدید تر.
شاید مهربانی ام به عشق های ناکامم بیشتر شود.
شاید نامهربانی ام به نفرت های هم راهانم خفیف تر گردد.
شاید برخی «اشتراک منافع ها» را به اشتباه «دوستی» نپندارم اما قطعا باز هم دوست خوبی برای شان خواهم بود.
و اینها را بخاطر همین «قدری» فراختر و عمیق تر شدنم گمان می کنم و تکرار انتخاب هایم اگر نه حتی به ضرورت؛ به همین «قدری فراخ و عمیق شدن» ام می ارزد، اگرچه درد دارد و رنج دارد و اشک آدم را در می آورد و درون آدم را می سوزاند.
---------------------------------
پی نوشت:
این متن را برای مسابقه ی « ماشین زمان»ِ سرویس وبلاگ نویسی میهن بلاگ که به نظرم جالب آمد نوشتم.
بسم الله الرحمن الرحیم
دوست داشتن
دوست داشتن را دیدم
سلام کردم
مرا بجا نیاورد!
بسم الله الرحمن الرحیم
شعر: دوست داشتن
حسی که دارم از دوست
تعریف دوست داشتن،
دردی که مثل داروست
مثل درخت کاشتن؛
با هر کسی نشستم
با هرکسی که گفتم
در خویشتن شکستم
نادم از این که گفتم!
بسم الله الرحمن الرحیم
عید رمضان بر همگان باد خجسته
بر مرد و زن و پیر و جوان باد خجسته
بر روی سپیدان که شمایید مبارک
بر جمله ی ما روسیهان باد خجسته
بسم الله الرحمن الرحیم
منتظر قدر
ما منتظر حادثه ایم حادثه ی قدر
ما را به شما ربط دهد رابطه ی قدر
یک لحظه نگاهی، که قیامت بنمایید
ای واقعه ی لطف شما واقعه ی قدر!
بسم الله الرحمن الرحیم
روزه
جرعه ای زلال، از نگاه تان... تشنه ام
یک نظر به آن، روی ماه تان... تشنه ام
روزه ام، هرچه خوردنیست، هرچه دیدنیست
پای جوی عمر، چشم به راه تان...تشنه ام