سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من معتقد به کثرت جمعیتم

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/18:: 6:28 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

من معتقد به کثرت جمعیتم

متاسفانه در پرداخت خبر مربوط به دیدار امام خامنه ای با مسئولین در ششم رمضان؛ نکته های جالبی جاماند و در اخبار متنی و صوتی-تصویری نیامد از جمله:

«...

البته بنده همین جا عرض بکنم؛ من معتقدم که کشور ما با امکاناتى که داریم، میتواند صد و پنجاه میلیون نفر جمعیت داشته باشد. من معتقد به کثرت جمعیتم. هر اقدام و تدبیرى که میخواهد براى متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد، بعد از صد و پنجاه میلیون انجام بگیرد!

...

من مقاله‌اى را میخواندم که از یک روزنامه‌ى آمریکائى نقل کردند که همین دو سه روزه منتشر شده. میگوید ایران در مسئله‌ى هسته‌اى یک استثناء است. چین به مسئله‌ى هسته‌اى رسید، از کى گرفت؛ پاکستان رسید، از کى گرفت؛ هند رسید، از کى گرفت؛ ایران از کى گرفت؟ آن مقاله مینویسد: از هیچ کس. این در شرائطى بود که هم تحریم بود و امکانات پیشرفت هسته‌اى به او نمیدادند، و هم با او مبارزه میکردند؛ مثل همین ویروس رایانه‌اى که داخل تشکیلات ما فرستادند. دانشمندان ما، جوانهاى ما در مقابل اینها ایستادند، پیش رفتند و نقشه‌ى دشمن را خنثى کردند. او حتّى به ترور دانشمندان هسته‌اى ما اشاره میکند. اینها چیزهائى است که دشمنان ما دارند میگویند. این مقاله در روزنامه‌ى واشنگتن پست درج شده است. خب، این پیشرفت در علم و فناورى است.

 پیشرفت در ایجاد زیرساختهاى کشور - همین آمارهائى که شنیدید - در جاده، بزرگراه، سد، سیلو، کارخانجات، تولید فرآورده‌هاى مهم صنعتى، فولاد، سیمان و امثال اینها. ایجاد زیرساختهاى فراوان در کشور، توانمندى‌هاى فنى و مهندسى در صنایع گوناگون، پیشرفت است.

....

 وقتى من و شما زندگى‌مان را زندگى رفاه‌طلبانه و اشرافى قرار بدهیم، مردم از ما یاد میگیرند. یک عده‌اى منتظر بهانه‌اند؛ به ما نگاه میکنند، میگویند آقا ببینید اینها چه جورى زندگى میکنند، ما هم میخواهیم همین جور زندگى کنیم. اینها کسانى هستند که دستشان میرسد. یک عده‌اى معتقدند که باید در زندگى مقتصد بود، نباید اسراف کرد، نباید افراط کرد؛ اینها وقتى نگاه میکنند مى‌بینند من و شما اسراف میکنیم، میگویند خب، ما از اینها که بالاتر نیستیم؛ اینها که رؤساى ما هستند. این کارها خطر دارد. روش انقلاب و انقلابیون به تبع آموزش اسلام، اعراض از زندگى رفاه‌طلبانه براى خود بود.

....

میل به رفتارهاى قبیله‌اى در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، از دیگر نقاط ضعف ماست. رفتار قبیله‌اى معنایش این است که تخطئه یا تأییدى که نسبت به کار کسى میکنم، ناشى نباشد از ماهیت عمل او؛ ناشى باشد از نحوه‌ى ارتباط او با من. اگر از قبیله‌ى ما کسى کار خطائى انجام داد، راحت قابل اغماض باشد؛ اما از قبیله‌ى مقابل اگر همان کار را انجام داد، این قابل پیگیرى و تعقیب میشود. کار خوب اگر از کسى که مربوط به قبیله‌ى ماست، انجام گرفت، قابل تحسین و تشویق باشد؛ اگر از قبیله‌ى دیگر بود، نه. رفتار قبیله‌اى این است. این رفتار، اسلامى نیست، انقلابى نیست. ما متأسفانه اینگونه رفتار را در میان خودمان داریم. نمیگویم همه‌گیر است، فراگیر است؛ اما وجود دارد.

...

در زمینه‌ى فرهنگ، اخلاق عمومى و عدم رواج فضائل اخلاقى، مشکلاتى داریم. باید روزبه‌روز فضائل اخلاقى در بین ما رشد کند. صبر ما، شکر ما، ذکر ما، احسان ما، مروت ما نسبت به دیگران، اجتناب ما از ایذاء دیگران، میل ما به خدمت به دیگران، روزبه‌روز باید در بین جامعه رشد پیدا کند. اینها به خودى خود پیش نمى‌آید؛ اینها کار لازم دارد، تلاش لازم دارد. در این زمینه‌ها کوتاهى داریم. رواج فرهنگ اسراف و تجمل‌گرائى در جامعه، رشد یا عدم توقف میل به خشونت در برخى از بدنه‌ى جوان کشور، مضر است. ما فیلمهائى پخش میکنیم که خود آن کسانى که سازنده‌ى این فیلمها هستند، به خودشان هشدار میدهند و میخواهند خطر این فیلمها را که تولید خشونت در جامعه است، متوقف کنند؛ ولى ما حالا داریم اینها را منتشر میکنیم! اینها مضر است. بچه‌هاى ما از اول با خنجر و با قمه و با اسلحه‌ى گرم - البته پلاستیکى‌اش - آشنا بشوند، انس پیدا کنند، یاد بگیرند؛ خب، اینها خطرات دارد، اشکالات دارد، تبعات دارد، در جامعه آثارش را هم مى‌بینیم؛ این جزو ضعفهاى ماست.

 چند سال پیش من در یکى از مجلات آمریکائى دیدم که مصلحینى در آنجا پیشنهاد کرده بودند که این فیلمهاى رائجِ غالبِ هالیوودى را که در آنها یا شهوت بود یا خشونت، یواش یواش کم کنند و فیلمهاى خانوادگى، فیلمهاى معصومانه و نجیبانه را رائج کنند. آنها به فکرند، حالا ما تازه از آنها یاد گرفته‌ایم!

...»

_______________

پی نوشت:

******: یک نکته جالب: جمله اول در مورد فرهنگ و مشکلات فرهنگی که داریم را بخوانید. حالا اگر آقا توضیحات بعدی را نمی دادند، ولایتمداران چکار می کردند؟

بله! جواب تان درست بود: راهپیمایی علیه بدحجابی راه می انداختند و آنهم با الهام از رهنمودهای آقا!!!

****: من ترتیب بیانات را رعایت نکرده ام و صرفا جملاتی که در خبر ها نیامده بود را آورده ام برای همین لابلای متن ها نقطه چین گذاشته ام


 


تفسیر عرفانی قرآن

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/18:: 7:38 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر عرفانی قرآن

برای کسانی که به کلیات زندگی و آفرینش می اندیشند و سؤالات کلی و فلسفی برایشان پیش می آید یا زیاد پیش می آید و معمولا هم جواب آنها را به آسانی نمی توانند پیدا کنند؛ عرفان -در حد ما عرفان نظری- بسیار کارساز است و جواب های قانع کننده ای در آستین دارد. تفسیر عرفانی قرآن به بهترین وجه می تواند روح تشنه آنها را سیراب سازد و یکی از وقایع تاریخی که اتفاق افتاده اما باورش بسیار سخت است، ناتمام ماندن  جلسات تفسیر عرفانی امام (ره) از تلویزیون بر اثر اعتراض برخی روحانیون  است! امام (ره) که تفسیر را از سوره مبارکه حمد آغاز می کنند آنقدر فرصت نمی یابند تا بسم الله را به آخر برسانند و مجبور به ختم آن می شوند.

این روزها حدود ساعت  هفت و نیم عصر برنامه ای تفسیری با اجرای دکتر منصوری لاریجانی از شبکه 4 پخش می شود. مهمان برنامه هم دکتر غلامحسین اعوانی است و تفسیری بر پایه آموزه های عرفانی-فلسفی است. خیلی برنامه زیبایی است برای آنها که به مباحث کلی خلقت و زندگی علاقه مندند.

همین روزهای گذشته بحث در مورد خلقت آدم (ع) و قضیه سجده ملائک و ... بود و دکتر منصوری از مهمان برنامه پرسید:

خداوند به ملائکه دستور داد به آدم (ع) سجده کنند، شیطان که جن است آن وسط چکار می کرد که به آدم(ع) سجده نکرد؟ دکتر اعوانی چیزهایی گفت ولی خود دکتر منصوری از قول استاد ملاصدرا (شیخ بهایی) که برای ملا صدرا هم چنین سوالی پیش آمده بود گفت که شیطان بعدی از وجود خود آدم است. آدم فرقش با ملائکه همین است که ترکیبی متضاد است و تکامل وی از میانه همین تضاد بر می خیزد و...

نکته مهم این برنامه آن است که برخلاف اکثر برنامه های مجری محور تلویزیون و رادیو؛ که مجری ها بی سواد و بی ادب و پررو هستند و به مهمانهای برنامه احترام نمی گذارند؛ مجری این برنامه یعنی دکتر منصوری علاوه بر اینکه بسیار باسواد و استاد موضوع عرفان و فلسفه است بسیار محجوب و با شخصیت است.


دنیای ما اینجوری است

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/16:: 7:26 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

دنیای ما اینجوری است

دیروز که داشتم با تاکسی میرفتم خونه؛ رادیوی ماشین خبر می داد که دانشمندان! یک دستگاه شمارش لقمه!!! اختراع کرده اند که مانند ساعت مچی به دست بسته می شود و حرکات دست را تجزیه و تحلیل کرده و تعداد لقمه خورده شده را شمارش می کند و درجاهایی مثل رستورانها و مهمانی ها که فرد مراقب رژیم غذایی خویش نیست بسیار کارآمد است و  هشدار می دهد و دارای حافظه....

دیشب اخبار تلویزیون اعلام کرد که در سومالی بر اثر قحطی در سه ماهه گذشته 30000 کودک  مرده اند و مادران بسیاری از مرگ کودکان خویش در راه رسیدن به اردوگاههای پناهندگان گفته اند و...

صبح عطرم که تمام شد؛ شیشه آن را که بسیار خوشکل بود داخل سطل آشغال کنار خیابان انداختم.

آیا عطرروحم تمام شود، شیشه جسمم -هرچند زیبا - جز لایق زباله دان گور خواهد بود؟ چه کسی می داند چقدر عطر روحش در شیشه جسمش باقی است؟ 

********************

*: شماره سیبا: 0199999999003  (علاوه بر شماره 99999 که آقا کمک کردند) برای کمک به مردم سومالی در نظر گرفته شده. می توانید از هر عابربانکی پرداخت نمایید


شعر:اگر تو بودی از این قوم، تبار معامله محمود!

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/13:: 2:1 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

شعر:اگر تو بودی از این قوم، تبار معامله محمود!

 

جهان نبوز این روزها در هجو حاج محمود شعر هجویه ای منتشر کرده که این وبلاگ هم در جواب آن؛  شعر زیر را تقدیم می کند:

جهان به امر تو می رفت، جهان به کام تو می بود

اگر تو بودی از این قوم، تبار معامله محمود!

اگر تو بودی از این قوم، شعیب برای تو کم بود!

به حکمی یار پیمبر، به حکمی آدم و داوود!  

اگر تو بودی از این قوم، همیشه نابغه بودی

شکوهِ فکر تو معلوم، دقیق ِ کار تو مشهود! 

اگر تو بودی از این  قوم، ورای قاعده بودی

به فتنه ها تو سرافراز، مخالفان تو مردود

کنون که نیستی از این قوم، تمام کار تو بیخود

تمام فکر تو فاسد، هرآنکه یار تو مطرود 


بی توجهی تلویزیون به عواطف مردم

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/11:: 7:47 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

بی توجهی تلویزیون به عواطف مردم

دیشب همچون سالهای قبل سحر را با برنامه ماه خدا ی فرزاد جمشیدی و با شخصیت و اجرای خیلی خوبش شروع کردیم. اما موردی بود که ناراحت مان کرد و آن اینکه تلویزیون که با نقد یک نفر از این رسانه وی را ممنوع التصویر و ممنوع الصدا می کند چگونه به عواطف میلیونها نفر بی اعتنایی می نماید؟ دیشب برنامه سحر شبکه یک مداحی مداحانی را پخش کرد که مردم اهانت های آنها را به رئیس جمهور شنیده اند و شنیدن صدای آنها در آن هنگامه معنوی برایشان بسیار ناخوشایند است. میلیونها نفر که به رئیس جمهور علاقه مندند، بسیاری دیگر که از اهانت به جایگاه حقوقی رئیس جهور -سوای شخص وی- ناراحتند و بسیاری دیگر که مخالف هرگونه اهانت های این چنینی در فضای عمومی و منظر عام اند؛ خوش نمی دارند در برنامه محبوب شان صدای آنها را بشنوند. برنامه سحر برنامه ای عمومی است و باید همه سلایق را در بر بگیرد. هرکس به این مداحان علاقه مند است شخصا در جلساتشان حاضر می شود و یا صدای ضبط شده شان را می شنود. برای این برنامه سحر نیز مداحی های فراوان از مداحانی ماهر - که الحمد لله کم نیستند-  وجود دارد. امیدواریم در ادامه ماه مبارک این رویه اصلاح شود.

*: رونوشت به: 162@irib.ir

لینک: نگاهی میکروبیولوژیستی به تفاوت گوشت حلال و حرام 


آفات تهران:2- دین نسبی، نؤمن ببعض و نکفر ببعض

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/10:: 5:48 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

آفات تهران:2- دین نسبی، نؤمن ببعض و نکفر ببعض*

از دیگر آفت های تهران دین نسبی است. این مقوله را با نامهای مختلف شنیده ایم و آه و واویلاهای بسیار درباره شقوق مختلف آن بگوشمان خورده است مثل: بدحجابی، لاابالی گری، بد اخلاقی و...

ایام عزاداری که می شود نقد های دوستان مذهبی در وبلاگ هایشان را حتما دیده اید که عزاداری توام با مزاحمت ها و بی اعتنایی به واجبات مثل نماز و ... را مورد نقد قرار می دهند. یا کسانی را می شنوی که نماز نمی خوانند ولی ایام محرم خرج های سنگین می دهند. کسانی در ایام سال گران فروشی و هزار خلاف دیگر می کنند ایام محرم غذای مجانی می دهند. یا برعکس طرف بد حجاب یا بی حجاب است، بی مبالات است ولی روزه می گیرد. تا دیروز موسیقی های حرام گوش می داده از امروز اول محرم مداحی و نوحه های «توپس توپس» گوش می دهد. یک سمت اتاقش عکس فلان زن عریان است و آن طرف اتاقش تمثال حضرت علی (ع). دنباله رو ماهواره و گوش به دهان اجانب است ولی خطبه عقد عروسش را باید فلان آقا بخواند و در گوش بچه یا نوه اش باید فلان آیت الله اذان بگوید. حق و ناحق می کند اما یقه پیراهنش آنقدر چفت است که دارد خفه اش می کند. در صدر و ذیل نامه اداری حدیث و روایت می نویسد و هزار تقبل الله خدماتکم و خدماتنا و التماس دعای خیر، و در کردار روی هر نامسلمانی را سفید می کند.  اینها در عیار های پایین است. در درجات بالاتر اشخاصی همه نشانه های ایمان را دارد ولی با ولایت مشکل دارد. با جمهوری اسلامی به منزله تنها حکومت برخاسته از همان دینی که وی مومن به آن است مشکل دارد. یا با این هم مشکل ندارد با بخشی از نظام مشکل دارد با عدالت مشکل دارد.

اینها همه برخاسته از همان نسبی گرایی در دین است، بددینی است، نؤمن  ببعض و نکفر ببعض است. این معضل البته در همه جا یافت می شود اما در شهر های مدرن زده بیشتر است و در تهران از همه بیشتر.

*: این آفت را باید دیرتر می پرداختم ولی به تناسب با ماه رمضان الان مورد اشاره قرار دادم.


تضمین شعر امام: ماه رمضان شد

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/10:: 7:41 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

تضمین شعر امام (ره): ماه رمضان شد

بسمه تعالی


فرا رسیدن ماه رمضان مبارک باد


ماه رمضان شد می و میخانه بر افتاد*                    در خرمن شیطان مزاحـــم شــرر افـتاد

شد موسم شب خیزی ما خفته دلان هم                 عشق و طرب و باده به وقت سحر افــتاد*

افطار به می کرد برم پیر خـــــرابات*                       - کزوی همه بنیـــاد ستم در خـطر افـتاد-

بخشید از آن می به هزاران لب تشنه                      گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افــتاد* 

با باده وضو گیر که در مذهب رندان*                        هر کس که کند ترک می او از نظر افتاد

تطهیر چو کردی عملت را به می عشق                      در حضرت حق این عملت بارور افـــتاد*







*: این مصرع ها از امام (ره) است


حزب بازی

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/9:: 7:39 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

حزب بازی

الحمد لله در جمهوری اسلامی علیرغم تلاش عده زیادی از دوستان و نادوستان برای جا انداختن حزب و حزب بازی در ذهن مردم؛ این تلاش ها بیهوده بوده و هنوز هم مردم عمدتا به احزاب بدبین اند. البته یکی از دلایل این امر به خود احزاب و روند شکل گیری آنها مربوط می شود. بسیاری از احزاب زائیده قدرت اند و در واقع، قدرت بدست ها برای حفظ قدرت تشکیل یک جمع دوستانه بنام حزب فلان داده اند که مانع از بین رفتن این جمع دوستانه شوند. 

تنها قدرت به دستی که این قاعده را برهم زده دکتر احمدی نژاد بوده است. او هنوز هم معتقد است که زمان نوکری مردم تمام شود براحتی کنار می کشد.  او برخلاف بسیاری دیگر دور دوم ریاست جمهوری اش را هم بدون حزب بازی رای آورد و برخلاف بسیاری؛ احزاب بسیاری را از خود رنجاند چون سهمی در قدرت به آنها نداد. اما این روزها ظاهرا اتفاق جالبی رخ داده است: برخی از بزرگان بجای دکتر این کار را انجام داده اند. یعنی کسانی که با دکتر و همراه او «رای مردم را جذب » کرده اند «بدون او» تشکیل حزب داده اند تا همچنان «بر اوضاع مسلط» باشند. اینکه آنها همگی از دلسوزان نظام هستند جای بسی دلگرمی است و مجتمع شدن این کسانی که هر کدام گوشه ای از دل ولایتمداران را اشغال کرده اند؛ خود موهبتی بزرگ است؛ اما این تشکیل حزب اگر از منظری باشد که عرض شد، ضمیر ناخود آگاه و خود آگاه مردم درک خواهد کرد و مردم نشان داده اند که لایه های زیرین تحولات را بهتر حس می کنند تا تبلیغات رنگ و لعاب دار رویی را.

حزب جدید برای موفق شدن می بایست نماینده آن پیر مردان مغازه دار میدان شهدا تا حرم امام رضای مشهد باشد که در سال 84 هر کدام بر تکه ای کارتن اجناسشان با ذغال جمله ای در تبلیغ احمدی نژاد نوشته بودند. حزب جدید عیار خلوصش باید تا این حد باشد. حزب جدید خلوصش می بایست تا حد آن خانواده شهرک حاشیه ای حجت مشهد باشد که تلویزیون منزل شان را دم در گذاشته بودند و سی دی های تبلیغی دکتر را از صبح علی الطلوع تا نیمه های شب پخش می کردند.

اگر حزب جدید عیارش کمتر از اینها باشد. سرنوشتش بهتر از حزب مثلا کارگزاران یا عدالت و توسعه یا مشارکت نخواهد بود. مگر مشارکت نبود که مردم را همراه همیشگی خویبش می دانست و می خواست خاتمی را از قطار اصلاحات پیاده کند؟! و بعد ها مردم برگشته از خویش را دلفین نامید؟


آفات تهران

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/6:: 4:28 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

چون روباهی که بچه اش را به دندان می گیرد از تهران فرار کن!  

آفات تهران:1-دروغ

ما که از شهرستان به تهران آمده ایم (از بد حادثه) بهتر می توانیم این شهر را با دیگر شهر ها مقایسه و نقد کنیم.

برخلاف تبلیغ شهرداری که تهران را شهر اخلاق می نامد موارد غیر اخلاقی زیادی گریبان تهران و تهرانیان را گرفته است که متاسفانه ارتباط مستقیم با سرنوشت کل ایران حتی روستائیان ساده دل نقاط دورافتاده آن دارد. علت؟ علت ارتباط؟ اولا اینکه غالب تصمیم گیرندگان سرنوشت ایرانیان ساکن تهران اند و آلوده به همین آفات تهران. درثانی تمامی (بدون اغراق) رسانه های ایران دیداری و شنیداری در دست تهرانیان آفت زده است و روز و شب فرهنگ و رسوم خود را در مغز تمام ایرانیان حکاکی می کنند.

اولین آفت اخلاقی تهرانیان دروغ است. من در هیچ شهری به اندازه تهران دروغ را رایج ندیده ام. در اینجا دروغ به عناوین مختلف تطهیر می شود و شده است. پیچاندن، خالی بستن، راست و ریز کردن و... عناوین محترمانه همان دروغ گفتن اند. در اینجا هرکه دروغ گو تر، تیز تر، باهوش تر و هرکه راست گو تر، جوات تر و خنگ تر.

دروغ لازمه گفتگو ها و دوستی ها و دشمنی هاست. اینجا دروغ دیگر امری قابل قبول است. وقتی به دروغگویی دوستت پی می بری آنرا به حساب سیاست ورزی اش می گذاری و چه بسا بر این توانایی اش غبطه می خوری!

حالا شما حساب کنید که این دروغ گو ها در میان تمام اطرافیان تان هستند، خانواده، دوستان، همکاران، همسایگان. در میان کسانی که سروکارت هر روز یا هر از گاه یا اتفاقی به آنها می افتد. در میان رئیس هایت، در میان مدیر ها و... و متاسفانه در میان رسانه های مکتوب و غیر مکتوب روی نت که باز هم همه تهرانی اند!

فقط تو می توانی امید وار باشی که دوستان و اطرافیان دلسوزت به تو دروغ هایی را بگویند که ضرری به حالت نداشته باشد!


شعر: امّید من

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 90/5/2:: 7:12 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

شعر: امّید من

امّید من!
                که دو دستم به آسمان

امّید من!
            که دو چشمم به راهتان

امّید من!
            گذر از دوزخ زمین؛

امّید من!
             گذر از دوزخ زمان

...چون نباشید:
                      محال است محال است محال


<   <<   21   22   23   24   25   >>   >



بازدید امروز: 265 ، بازدید دیروز: 19 ، کل بازدیدها: 952187
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ