سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خرداد و ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 86/3/12:: 11:13 عصر

به نام او

 

خرداد و ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

 

هزار و اندی سال از غیبت امام زمان گذشته است. زمانی دراز برای بشریت که محروم شد از فیض عظیم خداوند. غیبت دلایلی داشت که دانستنی بود و ندانستنی. از دانستنی ها برخی را می دانستیم و برخی را به تازگی دانسته ایم و برخی را در آینده خواهیم دانست.

ظهور امام، به همان دلایل غیبت آن حضرت مرتبط است و رفع دلایل غیبت همان عوامل ظهور اند. ظهور تغییر می طلبد در همه جامعه بشری و بالاخص جامعه اسلامی و نیز شیعی.

از جمله عوامل ظهور درک مفهوم امام و ولایت او بر جامعه بشری است. اینکه این درک در جامعه بشری بوجود آید امر مهمی در زمینه سازی ظهور است.

 ولیّ بر جامعه ای ولایت پذیر حاکم می شود و گرنه مقدرات جامعه ولایت گریز حتی در حضور و ظهور ولیّ و امام نیز در دست امام نخواهد بود، یعنی خودِ جامعه این امکان را از امام سلب خواهد کرد.

جامعه ای که مفهوم ولایت و نقش ولی به عنوان ظهور تام خداوندی، در سرنوشت و آینده و گذشته خود را درک نکند؛ فرق زیادی میان علی علیه السلام و دیگر صحابی پیامبر در جانشینی او قائل نمی شود و چون حقوقش از خزانه دولت تهدید شود هشدار رو در روی فاطمه سلام الله علیه پاره تن رسول خدا نیز نمی تواند او را در انصراف از درهم و دینار خزانه به نفع ولایت موفق نماید.

بعد از آغاز غیبت اگرچه غبار شبهه ها و کجی ها غلیظ تر شد، اما مفهوم حقیقی ولایت به تدریج عمومی تر شد و از خواص پیرامون ائمه سلام الله علیهم به بدنه جامعه اسلامی سرایت کرد. جوامع عمومی تر شیعی شکل گرفت و نیاز به روح خداوندی روز به روز بیشتر احساس شد.

امام خمینی سلام الله علیه آن فانیِ ولایت در این مسیر یک جهش ایجاد کرد، یک نقطه عطف.

15 خرداد در واقع تاریخی برای جهشی جهانی برای حکومت جهانی ولایت شد. در نبود انقلاب اسلامی که امام سلام الله علیه به تصریح می فرمود محدود به ایران نیست، دنیا اکنون شکل دیگری داشت. شیطان بشر را جور دیگری تربیت کرده بود. اکنون ابر قدرت (های) جهانی جور دیگری با بشر و بشریت رفتار می کرد. اما اراده حق تعالی بر آن است که با شهاب هایی ثاقب شیاطین را طرد کند و امام شهابی ثاقب درتعقیبِ شیاطینِ جهان تاریک و شیطان زده معاصر بود.

اکنون جهان جور دیگری شده است. اکنون هیچ کجای جهان مکان امنی برای شیطان نیست. اسلام خواهی، عدالت خواهی، بشر دوستی در پستوی لانه های شیاطین رخنه کرده است. امروز احمدی نژاد منادی نداهای جاودانی خمینی کبیر سلام الله علیه محبوب ترین فرد جهان می شود. امروز اگر ذخیره الهی نزول اجلال کند دیگر غریب نخواهد بود انشاءالله. امروز که شاگردان مکتب عشق؛ خامنه ای عزیز (حفظه الله) و احمدی نژادِ نازنین چنین دلهای مردمان را تسخیر می کنند، جای آن نیست که صاحب این مکتب بیاید و «انسان» با حقیقت خویش روبرو شود و او را در آغوش استقبال و پذیرش خویش بگیرد؟

 

خرداد که می شود زمزمه پیر سفر کرده ای قلب مان را به تپش می اندازد و بوی نرگس در فضای ذهن مان می پیچد. خرداد؛  آرزوی فرج تمنا می شود و اشک و امید:

 

از غم دوست در این میکده فریاد کشم

دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم

...

مُردم از زندگی بی تو که با من هستی

طرفه سرّی است که باید برِ استاد کشم

سالها می گذرد حادثه ها می آید

انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

    


انقلابی تر از احمدی نژاد!

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 86/3/11:: 10:13 صبح

بنام او

انقلابی تر از احمدی نژاد!

 

 

احمدی نژاد واقعا اعجوبه ای است و همه آدم های «بزرگ» و «مؤثرِ» تاریخ اینگونه اند. رفتارها و گفتارهایش نه موافقانِ یک دست دارد و نه مخالفانِ یک دست. هم در موافقان و هم در مخالفان چنان تنوعی از عقاید هست که نمی توان انتظار داشت بتوانند جز در همین یک مورد (احمدی نژاد) دمی کنار هم قرار بگیرند. اصول گرایانی که در گفتار هم مسلک احمدی نژاد اند در رفتار نمی توانند «هم پای» وی گام بردارند و اصلاح طلبانی که از فکر کردن به طرز فکر احمدی نژاد ابا دارند گاه ناخواسته خود را هم پای او می بینند.

چه موافقان دو آتشه که اکنون مخالفان چند آتشه اند و چه مخالفانِ پر آوازه که اکنون حتی اگر به دل تحسینش می کنند.

این به خاطر آن است که احمدی نژاد به «خود» نمی اندیشد و آنها که با نگاه به «خودِ» وی یار و یا اغیارِ وی اند نمی توانند او را چون هدفی ثابت بر سیبل بنشانند. نگاه او به هنگام عمل، به افق است. به جایی که «لحظاتی» بعد خورشید طلوع خواهد کرد. هرکه افق دیدش متفاوت باشد و رو به سمت دیگری ایستاده باشد هر  تیپی داشته باشد و هرگونه سخن بگوید با اولین گام ها از همگامی وی باز خواهد ماند.

درک و باور او از بسیاری مفاهیم رایج در سیاست و اقتصاد تفاوت ماهوی دارد با «خیلی» از سیاست ورزان و سیاست بازان و اقتصاد دانان و اقتصاد داران.

قدرت، افتخار، نفوذ و... در نزد او اصالت ندارند و هم سو با افق روشن موعود ارزشمندند ولاغیر. خواستن قدرت، ثروت، مکنت، آبرو و ... برای «خود» شرک است حتی اگر این خود را به اندازه قبیله و گروه و جناح بسط داده باشی.

اینجاست که نام و ننگ در نزد عموم تطابق زیادی با آنچه در نزد اوست ندارد و کار های وی در نزد «عقلا!» جور در نمی آید.

 

او به قولِ خودش در زمان پیش از کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری، بر اصول تکیه دارد، پیچ و مهره ها را کسی دیگر سفت می کند و اینجاست که حتی برخی طرفداران وی هم که می بینند او بدون اینکه به ابزار بیندیشد «شروع» می کند، مظطرب و منتقد می شوند.

 

رابطه با مصر و مذاکره با آمریکا در دولت وی از جمله کارهایی است که حتی از عهده بسیار «من وما» ها بر نیامد. چه که مخالفان بسیار دارد و «ریسک شکستِ» بالایی.

عده ای این روز ها پرچم های تسلیت بر در سایت هایشان زده اند و فریاد بر آورده اند که عزت ایران و اسلام بر باد رفت و 27 سال مقاومت ختم شد و اینان خود را انقلابی تر از احمدی نژاد می دانند و عده ای هم «حتما» در دل خوشحال شده اند حتی اگر به ظاهر اخم کرده اند.

اما به نظرم نگاه احمدی نژاد به این قضیه هم از افقی است که هم مخالفان و هم موافقان وی چندان بر این موضع فعلی شان نمی توانند پایدار بمانند و نتایج این عمل دولت بسیار غیر منتظره تر از آن چیزی است که شیفتگان آمریکا و غیرتمندان تسلیت گوی فعلی گمان می برند.

شواهدی البته پدیدار شده است و یکی آن که حکومت های سست عنصر و سر سپرده عرب منطقه که خون شیعیان مظلوم عراق بر گردن آنهاست دستپاچه و نگران شده اند چرا که آنهایند که «تروریست» ها را در زیر کولر ها شان «کوک» می کنند و بمب به آنها می بندند و در مساجد و بازار های مردمِ بیگناه منفجرشان می کنند و روزی حداقل 100 نفر را از زنان و کودکان می کشند. مذاکره اگرچه ریسکِ «آبرو» دارد اما به حفظ جان شیعیان می ارزد و خود داری از وارد شدن در این چنین میدان مینی به بهانه تنفر از شیطان بزرگ نوعی عافیت طلبی است. و عافیت طلبی از دولت احمدی نژاد به دور است.

 

 


در سالگرد رحلت امام (ره) باید از چه کسی سخن گفت؟

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 86/3/9:: 4:55 صبح

در سالگرد رحلت امام (ره) باید از چه کسی سخن گفت؟

 

در سالگرد شهادت امام حسین علیه السلام، عاشورا، باید از خمینی گفت. از کسی که بعد از هزاران سال زنده بودن مکتب عاشورا را به رخ یزیدیان زمان کشید. باید از خمینی گفت که چونان یاران عاشورا؛ هم قدم حسین ع هجرت کرد از همه آنچه از جنس ماده بود، عاشورا «زندگی اش» ، و زندگی اش عاشورا بود.

در سالگرد رحلت امام ره باید از پیرِ مرادی گفت که اکنون 18 سال است که نام خمینی را در لابلای غوغا های روزمرگی مان فریاد کرده است. آوای خمینی را در سالهای «غفلت» گذشته برایمان تا به امروز حمل کرده است.

در سالگرد رحلت امام ره باید از مردی گفت که هیچ کس باورش نمی شد اینقدر خاکی و آنقدر افلاکی بدون مدیون کردن خویش به پول های آلوده به نفت، رئیس جمهور شود. تمام همّ و غمّش آرمان های امام ره، جدی کردن باور مهدویت و خدمت (نه حفظ قدرت) باشد.

باید احمدی نژاد را هنوز به دور و بری ها «توضیح» داد. آخر باور چنین فردی در چنین زمانه و دنیایی سخت است و تعجب انگیز نخواهد بود اگر مخالفانش رفتار ها و گفتار های ضد مردمی خود را به وی نسبت دهند و آنقدر این دروغ ها تکرار کنند که آخر پابرهنه هایی که دل احمدی نژاد برایشان می تپد، نسبت به او دل چرکین شوند.

در سالگرد رحلت امام ره باید زنده کننده دوباره کلام جاودانه امام: «اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود» را برای دوست داران امام ره توضیح داد. باید لرزاننده پایه های سست صهیونیزم را به اطرافیان معرفی کرد.

باید در این روز ها غباری که شاید از «گرد و خاک» کردن مخالفان بر چهره اجتماعی احمدی نژاد نشسته است را زدود.

باید در جهت فهم نقش و جایگاه رهبر عزیز و احمدی نژاد محبوب در جهان امروز تلاش کرد.

چرا که یار ِیارمهدی (عج) یار مهدی (عج) است انشاءالله.


مقایسه با برنامه ترین دولت! با ...

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 86/3/8:: 2:9 عصر

به نام او

این مطلب را در مقایسه دولت با برنامه! اصلاحات و -دولت مردم- ببینید

این مطلب را هم در مورد کاهش سود بانکی و الاغ و الاغ فروش و پسرش ببینید


درباره مذاکره با آمریکا و رابطه با مصر

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 86/2/30:: 3:54 عصر

بنام خدا

درباره مذاکره با آمریکا و رابطه با مصر این مطلب را بخوانید


خود کشی، روابط جنسی و سینما4

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 86/2/30:: 7:49 صبح

بسمه تعالی

خود کشی، روابط جنسی و سینما4

سینما4 در این دو هفته اخیر فیلم هایی نشان داده است که یکی ماجرای اخاذی یک زن خودفروش از مردان مشهور شهر از طریق عکس برداری از صحنه های رابطه ها و تهدید به انتشار آنها؛ و دیگری ماجرای خودکشی یک قطع نخاع شده متفکر نما که در تمام فیلم سعی دارد در مقابل دوستان، خانواده ، دادگاه و کشیشی که او هم قطع نخاع است از حق و آزادی خود برای انتخابِ خودکشی دفاع نماید و به طور قانونی خود کشی کند و نهایتا چون دادگاه این اجازه را نمی دهد مخفیانه به کمک دوستانش این کار را در کمال آرامش انجام می دهد.

شبکه به قول خودش نخبگان ما از این فیلم ها چه چیزی را می خواهد به جامعه منتقل کند؟ چه رشد و بینشی از این فیلم ها به بیننده منتقل می شود؟

 نگاه خوش بینانه به این موضوع آن است که این فیلم ها هم مثل سریال های آبکی و بزک شده، از سر بی برنامگی و سرگرم کنندگی نشان داده شده اند.

چندی پیش با دیدن چند فیلم و سریال خوب که به روابط قشر عظیم متوسط (به پائین) جامعه می پرداخت (با دیدی واقعی که می توانستی سراغش را در جامعه بگیری)چراغ امیدی در دلمان روشن شد که مدیریت جدید صدا و سیما باعث تحولی محتوایی شده است و شاید کم کم دوران پوچی و سکولاری صدا و سیما به سر آید و شاید آخرالامر این دانشگاه «دانشگاه» و عاقبت به خیر شود. اما انگار آنها هم برقی از تصادف بوده است و باید ماند و انتظار کشید تا باز «تصادفا» فیلم یا سریالی قابل دیدن تولید و پخش شود.

آیا روزی را خواهیم دید که مفاهیم بنیادین تفکر اسلامی و شیعی در کادوی جذاب تلویزیون به کودکان و جوانان و زنان و مردان و پیران ما تقدیم شود؟

آیا روزی را خواهیم دید که اقتصاد سکولار، روانشناسی سکولار، خانواده سکولار، ورزش سکولار و ... «کمتر» از این دستگاهِ جادویی به خوردمان داده شود؟

آیا...؟


بهار آمده دستار زهد پاره کنید!

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 86/1/1:: 8:34 صبح

بنام رب ربیع

 

موعود بهار، می رسد انشاء الله                لاحـول ولاقـــوه الا بــالله

 

                 بهار که می آید، به شوق استشمام عطری از وجودت، در آغوشش می کشیم

              با دیدن گل که گل از گل مان می شکفد ، به تو مانندش می کنیم

با چهچه بلبل که هوش از سرمان می پرد، یاد صدای داوودی تو می افتیم

وگرنه

تو که نباشی

بهار روی دیگر سکه پائیز است

گل همان است که دست در دست خار دارد

و

صدای بلبل طنین سینوسیِ کسالت آورِ جریان در هم فشرده هواست.

 

بیا و زیبایی های جهان را ظاهر کن

برای چشمان خشکیده در حدقه کودکان سومالی و...

برای دلهای مظطرب خردسالان عراق و فلسطین و لبنان و ...

 

 

بهار آمده دستار زهد پــاره کنید           به پیش پیر مغان رفته استشاره کنید

سزد ز دانه انگور سبحه ای سازید           برای رفــتن میخانه استخــــاره  کنید

(دیوان امام ره)

 

فرا رسیدن عید باستانی و هم داستانی با طبیعت مبارک باد

 

 


جایی برای خوشگذرانی

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/12/27:: 1:19 عصر

جایی برای خوشگذرانی

 

توقع داری اینجا بهت خوش بگذره؟

سعادت یعنی خوش بودن و خوش و خرم زندگی کردن؟ یعنی احساس رضایتمندی نفسانی؟

کور خوانده ای. اینجا جای خوش گذراندن نیست.

دنیا پیچیده در سختی، در رنج و در اندوه است. حقیقت دنیا اینچنین است. جدمان آدم هم دنیا را همین گونه آغاز کرد.

 

از اسم اعظم ، تمام وجود، اولین جلوه و آخرین ظهور مثالی بهتر؟ او که تا حد کمانی به خدا نزدیک بود و نیاز «همه» از وجود او به سوی خدا می رفت.

«زندگی» اش در «این» دنیا چگونه بود؟ بین دو همسایه منزل داشت که یکی زباله درون منزل ایشان می ریخت و دیگری خاکروبه  بر سرش.

با ناسزا به استقبالش می رفتند و با سنگ بدرقه اش می کردند. بدن نازنینش را مجروح کردند و دندانش را شکستند. تیغ بر او کشیدند و بهتان بر وی بستند.

در اوج قدرت «ظاهری دنیا» که پیامبر بود و حاکم، اجازه وصیت نیافت و با مشایعینی اندک به خاک سپرده شد.

آه! از اسماء حُسنای دیگر خدا و آنچه در این دنیا بر سرشان آمد که نپرس!

 

سعادت را تعریف کن! یعنی احساس خوشی و لذت و رضایتمندی از زندگی؟

گولت نزنند! سعادتمند ها آنها بودند که گفتم و زندگی شان آنگونه بود که می دانی. یکی از خوشبخت ها سرش بر روی نیزه بود «چند» روز پیش. یکی از خوش بخت ها در تب زهر می سوزد این روز ها!

 آه!

 من چقدر خوشبختم؟!  


اگر بمیرم هم می آیم!

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/11/19:: 10:51 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اگر بمیرم هم می آیم!

روزِ خدا،

من به پاسداشت یادگار پر برکتش که جهان را دارد تسخیر می کند می آیم، او (ره) که این عطر ها را سرود:

 

جمهوری اسلامی ما جاوید است                        دشمن ز حیات خویشتن نومید است

آن روز که عالم ز ستمگر خالی است                    ما را و همه ستمکشان را عید است1

 

او(ره) که بی هیچ اعتنایی پا بر فرق «همه» خاکدان نهاد و فرمود:

 

رازی است درون آستینم                      رمزی است برون ز عقل و دینم

در زمره عاشقان سرمست                        بی قید ز عار صلح و کینم

در جرگه طیر آسمانم                           در حلقه نمله زمینم

در دیده عاشقان چنانم                           در منظر سالکان چنینم

دلباخته جمال یارم                               وارسته ز روضه برینم

با غمزه چشم گلعذاران                         بیزار زناز حور عینم

گویم به زبان بی زبانی                          در جمعِ بتانِ نازنینم:

ای نقطه عطف راز هستی

برگیر ز دوست جام مستی2

 

ما حرفش را شنیده ایم، جام را گرفته ایم و سر کشیده ایم مستی را، و اگر نه آنچنان که شاید؛ آنقدر مست هستیم که در میان حسابگریهای حقیر دنیای مصرف، بی اعتنا به تهدید و تطمیع، پرچم این نظام الهی را حمل کنیم تا روزی که با شنیدن صدای نازنین آن قلب تپنده وجود (عج)؛ سروده روح بزرگ (ره) را زمزمه کنیم که:

صف بیارایید رندان رهبر دل آمده

جان برای دیدنش منزل به منزل آمده

بلبل از شوق لقایش پر زنان بر شاخ گل         گُل زهجر روی ماهش پای در گِل آمده

«طور سینا» را بگو ایام «صعق» آخر رسید                موسیِ حق، در پی فرعون باطل آمده

بانگ زن بر جمع خفاشان پستِ کوردل                     از ورای کوهساران شمس کامل آمده

بازگو اهریمنان را: فصل عشرت بار بست                زندگی بر کامتان زهر هلاهل آمده

دلبرِ مشکل گشا از بام چرخ چارمین                    با دم عیسی، برای حل مشکل آمده

غم مخور ای غرق دریای مصیبت غم مخور

در نجاتت نوحِ کشتیبان به ساحل آمده3

اگر بمیرم هم؛ روز خدا، یوم الله، 22 بهمن ماه می آیم، راه می پیمایم و صدایم را در فضا جاوید می کنم، فریادم را درون ملکول های هوا نقش می کنم که: من اهل کوفه نیستم.

ای شیطان! مرگ بر آمریکا

 

1-2-3-: دیوان امام(ره)


کی را لعنت کنم؟

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 85/11/16:: 8:6 عصر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

به ملت عزیز ایران توصیه میکنم...

...از آنجمله از عزاداری ائمه اطهار و بویژه سید مظلومان و سرور شهیدان حضرت ابی عبد الله الحسین،  صلوات وافر الهی و انبیاء و ملائکه الله و صلحا بر روح بزرگ حماسی او باد هیچگاه غفلت نکنند . بدانند آنچه دستور ائمه علیهم السلام برای بزرگداشت این حماسه تاریخی اسلام است و آنچه لعن ونفرین بر ستمگران {بر} ال بیت است، تمام فریاد قهرمانه ملت هاست بر سردمداران ستم پیشه در طول تاریخ الی الابد. و میدانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنی امیه لعنت الله علیهم با آنکه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده اند فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگه داشتن این فریاد ستم شکن است. و لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای ائمه حق،  علیهم سلام الله به طور کوبنده فجایع و ستمگری های ستمگران هر عصر و مصر یاد آوری شود و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آنجمله آل سعود این خائنین به حرم یزرگ الهی لعنت الله و ملائکته و رسله علیهم است به طور کوبنده یاد آوری و لعن و نفرین شود.

و همه باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسی است که حافظ ملیت مسلمین بویژه شیعیان اثنی عشر علیهم صوات الله و سلم.

 

منبع: وصیت نامه امام ره، ص   5 و6

 

 پی نوشت:

1- اماما ! در راستای عمل به وصیت نامه شماست که در رثای امام حسین مظهر شهامت و شهادت می خوانیم:

  « کی گفته من بابا ندارم؟ بابای من ؛ قشنگ ترین بابای دنیاست، .. حتی اگه تو آسموناست...»

2- الهم العن معاویه بن ابی سفیان، ویزید بن معاویه و بوش و بلر و مرکل و همه سر دمداران جریان صلیبی جدید،  ثم العن عبید الله بن زیاد وبن مرجانه و عمر بن سعد وشمرا و اولمرت و مبارک و قذافی و عباس و سنیوره وخائنین حرم امن الهی و همه نوکران مثلا مسلمان جریان صلیبی و ترسیده های از آنها و همه کسانی که سعی می کنند ترس مزبوحانه شان از آمریکا را در دل همه امت اسلامی بریزند.

3- الهم العن همه کسانی که الت دست سازمان های جاسوسی دنیاخواران می شوند و شیعه را به نام سنی و سنی را به نام شیعه می کشند و همه کسانی که این توطئه را دامن می زنند.


<   <<   56   57   58   59   60   >>   >



بازدید امروز: 21 ، بازدید دیروز: 327 ، کل بازدیدها: 952270
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ